نقد آزاد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

همه حرف همین است!

همه حرف همین است!

عالم و آدم بسیج شده اند که دین شما را از چنگتان در بیاورند. این همه حرف است و حرف جز این نیست. به این سوالات پراکنده دقت کنید و ببینید که محور مشترک این سوالات کجاست: شغل شیطانَ چیست؟نفس اماره چه کاره است؟ابلیس چه رسالتی را در این عالم بر دوش می کشد؟غرب در جهان به دنبالَ چه می گردد؟صهیونیزم از جان مردم دنیا چه می خواهد؟سازمان ملل برای چه کاری به وجود آمده است؟در دهکده واحد جهانی، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟بودجه کلان تبلیغات غرب، در چه مسیری صرف می شود؟ماهواره ها در آسمان کشورها چه می کنند؟رمز غربت شیخ فضل الله چه بود؟مدرس می خواست به کجا برسد؟رضاخان آمده بود چه کار کند؟آتاتورک چه کرد؟ و… وجه اشتراک دشمنان دانا و دوستان نادانمان کدام است؟

***همه چیز برای شیطان قابل تحمل است الا ارتباط با خدا.غرب با همه چیز می تواند کنار بیاید الا دین.اما کدام دین؟مگر مسیحیت دین نیست و غرب، خود اولین مروج کلیسا نیست؟مگر عربستان سعودی و شیوخ منطقه، مدعی دینداری نیستند؟مگر این همه دین و مکتب و عقیده توسط خود غرب در جهان راه اندازی نشده؟مشکل بر سر اسم دین نیست.مشکل تشیع است؛ دینی که اتصال به ولایت دارد.
َ
دینی که توسط غرب، شناسنامه بنیادگرایی برای آن صادر شده.دینی که دشمن نمی تواند سر از کنه آن در بیاورد. اما به درستی آن را بزرگترین مزاحم و سرسخت ترین دشمن خود تلقی می کند.عالم و آدم بسیج شده اند که این دین را از چنگتان در بیاورند.

این همه حرف است و حرف جز این نیست.

 

کار تشکیلاتی...آری؟نه؟

24 آذر 1393 توسط جعفری

 به نظر می رسد  آموزش های ارائه شده از سطح 2 و سطح3 ، به دلیل تمرکز بر علم آموزی، و خودسازی(خود—سازی) موجبات فردنگری و فردگرایی را در سالهای اخیر در میان طلاب  فراهم نموده است. درس من، اخلاق من، کلاس من، دوستان من، زندگی من…انگار فراموش کرده ایم گفته پیر فرزانه انقلاب را که:

اینقدر نگویید من؛ این من که می گویید شیطان است.

شاید کار تشکیلاتی به دلیل ماهیتش که عده ای با دغدغه های مشترک را دور هم جمع می کند تا در جهت اهداف و آرمانهایشان فعالیتی انجام دهند، موجب می شود تا افراد جدیدی که دغدغه های همسو با موسسان داشته یا گرد روزمرگی و فردنگری ها روی دغدغه هایشان را فراگرفته تحریک شوند، تا به فعالیت بپردازند و موجبات جدایی از این بیماری فردگرایی حوزوی های این روزها را فراهم سازد.

از سوی دیگر دریک تشکیلات و گروه ، برخورد سلیقه ها موجب بحث های آزاد در میان اعضا می شود و وقتی بحث و جدل های طلبگی در چهارچوبی مشخص و با موازین تعیین و تأیید شده صورت بگیرد، زمینه های بصیرت افزایی و رشد سیاسی اجتماعی طلاب خواهر را فراهم می کند…

شاید از این طریق از خواب شیرین عادی نگری اطراف بیدار شویم…

 2 نظر

بنیان مرصوص

20 آذر 1393 توسط جعفری

بالاخره بعد از چند ماه دویدن و به این در و آن در زدن موافقت شد…

تشکلی فرهنگی_ سیاسی به هدف بازخوانی اهداف انقلاب در موسسه به تصویب رسید…


 1 نظر

آقا! اجازه ما دلمان تنگ می شود...

18 آذر 1393 توسط جعفری

وقتی می گویم خوابیم به من خرده نگیرید… خوابیم…باور کنید تا بشود بیدار شد و الا …

نشسته ایم دور هم تا نقد کنیم خودمان را تا شاید خود بهتری بسازیم… با رد کردن برخی نقدها خودمان را که نمی خواهیم راضی کنیم…

نشسته ایم تا از دغدغه هایمان بگوییم… دغدغه هایی که دلنگرانی های اساتیدمان نیز هست و البته دلواپسی های همه آنها که درد دین دارند… کسی را نمی خواهیم محکوم کنیم به ناحق… همه ما مقصریم… از من طلبه تا آنها که نشسته اند و از دور دستی بر آتش دارند و هر روز یک برنامه جدید برایمان ارائه می دهند…

اما بحث ما مقصر نیست… باید فکری کرد… به من می گویند تو زیاد بزرگ می کنی مشکلات را!!!

گفتم: بزرگند…

گفت: کلاس ما که خیلی خوب است… حجابشان به جاست و مهمانی ای دوره ای هم داریم و … من که ایرادی نمی بینم…

خوب عزیز من ایراد همین جاست که نمی بینیم… من هم تمام حرفم اینست که شده ایم فرد گرا… من و زندگی من و دوستانم مهمند… اصلا آنقدر سرمان گاهی زیر برف خوشبختی هایمان مانده که دردها را نمی بینیم…

دغدغه های آقای مهربانیمان را نمی بینیم…یا می بینیم و دیدنمان با ندیدنمان یکی است…

کافی است کسی رهبرمان را بدون لفظ آقا خطاب کند؛ انوقت رگ غیرتمان باد می کند(که باید هم باد کند) اما خودمان هیچ از دغدغه ها و حرف های دلشان خبر داریم؟؟؟

وقتی رهبر ما می گویند وضعیت حوزه مناسب نیست، آنوقت من و تو می گوییم ما که مشکلی نمی بینیم!!!

همین ندیدن مشکل خودش بزرگترین مشکل است… نیست؟؟؟

می گویند عجولی…

این سالها آنقدر ندیدیم و بیخیالی طی کردیم که وضعمان شد این…

می پرسی چه شده؟

می گویم: اساتید ناراضی… نه درس خواندمان درس خواند طلبه است… نه لباسمان، نه نگاهمان، نه حرف زدنمان، نه باورهایمان، نه نظراتمان،نه آمدنمان، نه نظممان، نه… خودمانیم چه چیزمان همانی است که باید؟؟؟

و این دل مرا بیش از هر چیزی خون می کند: می گوییم مشکلی نیست… درد ندارد این حرف؟؟؟

این یعنی من اصلا ضعف هایمان را ضعف نمی دانم… همه چیز آرام است و ما چقدر خوشبخیتم!!! و همینمان کافی است…

یادمان رفته  که اینجا صرف کلاس اخلاق نیست…صرف پله ای برای بالارفتن سواد نیست… صرف خوشمان باشد که عده ای به ظاهر مذهبی( ته مانده های تفکرات انقلاب) دور هم جمع شده ایم و در محیطی سالم روزمان را شب می کنیم نیست…

اینجا حوزه علمیه است… اینجا پادگان سربازان آخر الزمان است… اینجا محل پرورش انسانهایی است که نگاهشان کمی…فقط کمی بالاتر از افق دید عوام باشد… اینجا محل رشد انسانهایی است که دغدغه  دین دارند و آمده اند تا مرزبانی بیاموزند و دیده بان شوند… بصیرت مشق کنند و جا پای آنهایی بگذارند که رفتند تا دین بماند…

باور کنیم به همین منوال بیخیالی طی کنیم و در دو دوتای دنیا و آخرت خودمان بمانیم مانده ایم…

دنیا منتظر من و تو نمی ماند… دشمنان تشیع دست به دست هم داده اند و در سرعتی قارچ گونه سمی کرده اند فضای دنیا را و روز به روز بیشتر پیشتر آمده اند و من و تو هنوز بحثمان اینست که چرا ما را اردوی قم و جمکران نمی برند؟؟؟ چرا اساتید امتحان میان ترم می گیرند؟؟؟ چرا آموزش سخت می گیرد؟؟؟ چرا آن استاد به من گفت تو؟؟؟


 4 نظر

به زودی...

01 آذر 1393 توسط جعفری

 

به زودی به روز خواهم شد با این عنوان:

من هرگز به اصلاح طلبان اعتماد نداشته و ندارم…

 3 نظر

...

01 آذر 1393 توسط جعفری

نقدی نوشتم خطاب به رئیس موسسه خودمان؛

تلخ یا تند بودنش را نمی دانم اما یک چیز را می دانم: منصفانه بود بیشک… و به جهت احترام استادی از گذاشتنش در این مجال ابا نمودم…

اما ایشان کمی بی انصافانه نقد مرا نقد نمودند…

جناب آقای رئیس…

من هرگز اهل تفسیر به رای نیستم چرا که معتقدم تفسیر به رای و خواست و سلیقه شخصی از ابزار اصلاح طلبان است و من هرگز برای رسیدن به خواسته و به کرسی نشاندن حرف هایم نیازی به استفاده از تفسیر شخصی نمی بینم…

آنچه من نگاشتم تنها سوالی بود که برخوردهای متعدد روسا و طلاب عزیز پر رنگ ترش نمود…

حالا این سوال را اینجا بار دیگر مطرح می نمایم:

چرا رهبری(مدظله العالی) دانشجویان را افسران جنگ نرم نامید اما طلبه را سرباز مقدم؟؟؟

و یک چیز را ایمان دارم و آن اینکه رهبرم هرگز واژه ای را بیجا صرف ننموده است و نخواهد نمود…

 2 نظر

جریانی...

26 آبان 1393 توسط جعفری

برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد!

سید صادق برادر کوچک‌تر سید محمد است که بعد از فوت وی در سال 1380 در شهر قم، عملاً تبدیل به بزرگ خاندان شیرازی‌ها شد. عناد و دشمنی این جریان با انقلاب اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی و نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امری است که ایشان هیچ واهمه‌ای از ابراز علنی آن حتی در داخل جمهوری اسلامی ایران نداشته‌اند.

shirazi-05

برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد!

 

برادر دیگر سید صادق، سید مجتبی است که اکنون در انگلیس حضور دارد و وی نیز در کسوت علما ظاهر می‌شود. فیلم صحبت‌های سید مجتبی علیه شخص رهبری و مجموعه فحش‌های رکیک وی نسبت به رهبری نظام هزاران بار در فضای مجازی دیده شده است و به جرات می‌توان گفت که از میان تمامی جریانات ضد انقلاب اسلامی ایران و رهبری در سرتاسر دنیا، هیچ‌کدام چنین جسارتی در توهین نسبت به ایشان نداشته‌اند.

 «سید مجتبی شیرازی برادر سید صادق و فحاش به مقام معظم رهبری- پدر زن یاسر الحبیب»

«سید مجتبی شیرازی برادر سید صادق و فحاش به مقام معظم رهبری- پدر زن یاسر الحبیب»

 

این جریان با به راه افتادن شبکه الفدک سابق و صوت الاطهار توسط شیخ کویتی یاسرالحبیب جانی تازه گرفت و گفته می‌شود که میان ایشان و یاسرالحبیب رابطه‌ای سببی نیز وجود دارد (ظاهراً یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی است). علی‌رغم تکفیر طیفی از علمای شیعی از شهید محمدباقر الصدر گرفته تا آیت‌الله سیستانی، مکارم شیرازی و رهبری و… توسط یاسرالحبیب در 13 شبکه‌ ماهواره‌ای منتسب به شیعه، جریان شیرازی‌ها به هیچ‌وجه حاضر به تبری از وی نبوده و نیست.

13 شبکه با هزینه‌های حداقل 95 هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه

از مهم‌ترین اقدامات ضد شیعی و مذهبی این گروه منتسب به شیعه در فضای ماهواره‌ای جهان، می‌توان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نام‌های شبکه جهانی امام حسین 1و2و3، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیع‌ترین مسائل با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان شده‌اند! شبکه‌هایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی می‌کنند جلوه‌های واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این شبکه‌ها با حمایت شخص آیت‌الله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس و به فعالیت خود ادامه می‌دهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه احداث و راه‌اندازی و مدیریت این شبکه‌ها چگونه تأمین می‌شود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه تبلیغاتی!

۱۳ شبکه با هزینه‌های حداقل ۹۵ هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه

13 شبکه با هزینه‌های حداقل 95 هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه

 

آقای هدایتی مدیر شبکه سلام درباره میزان هزینه ­های یکی از این شبکه‌ها می­گوید: « هزینه های پخش و تولید ما ماهیانه بالغ بر 95 هزار دلار است. 75 هزار دلار آن استودیو پخش و 20 هزار دلار آن به تولید برنامه اختصاص دارد که این مبلغ در مقایسه با دیگر شبکه های ماهواره ای بسیار ناچیز است.»

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

ساقی تاریخ!، طعم باده ات تکراری است

26 آبان 1393 توسط جعفری

قرن ها ناپختگی پشت سخنرانی توست

جبهه جبهه ترس در عمق رجزخوانی توست

“گفتگو” از کی همان “هیهات من الذله ” شد؟!

سر بریدی از حسین(ع) انگار قربانی توست

اندکی آرام ای “استاد تفسیر به رای"!

کربلا بالاتر از فهم مسلمانی توست

همچو اعرابی، به ترکستان غربی میروی

ننگ ذلت تا ابد بر روی پیشانی توست

باز هم با گرگ ها قصد ترحم کرده ای

گله کفتار ها خرسند چوپانی توست

ریش و قیچی دستت امّا باز،“این خط این نشان”

آخر این جوجه بازی ها،  پشیمانی توست

بارها دورت زدند و رفت، ما هم منتظر

تا کدامین دور دیگر، دورِ پایانی توست

****

ساقی تاریخ!، طعم باده ات تکراری است

جام زهری در شراب تلخ روحانی  توست!

 

مجتبی نادری طاهری 

یعنی آقای نادری حرفی برای گفتن نذاشتند…

 

 

 نظر دهید »

جریانی ...

21 آبان 1393 توسط جعفری

آیت‌الله خویی: کار این سید، شبهه‌ناک است

البته مهم‌ترین مخالفت‌ها با مرجعیت این آیت‌الله جوان مقیم کربلا از سوی آیت‌الله خویی و آیت‌الله سید محمود شاهرودی صورت گرفت و این دو مرجع تقلید در موضع‌گیری‌های تندی اجتهاد سید محمد شیرازی را زیر سؤال برده و طرح مرجعیت وی را مشکوک قلمداد کردند.

آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی و آیت‌الله العظمی شاهرودی هر یک به طور جداگانه اعلامیه‌ای علیه ایشان صادر کردند. آقای شاهرودی در اعلامیه‌اش متذکر شده بود که آقای شیرازی مجتهد نیست و شاهد بر این مدعا، نیز استاد وی آقای شیخ یوسف حائری است که در نوشته‌ای تصریح کرده، آقای شیرازی به حد اجتهاد نرسیده است. در مرحله بعد حمله‌ها، شدت بیشتری پیدا کرد و مرحوم آقای خویی در سئوالی که از ایشان شده بود طوری جواب داده بود که حیثیت ایشان خدشه‌دار شد… مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی در جواب مرقوم کرده بود که کار این سید، شبهه‌ناک است و دادن وجوهات به وی جایز نیست.

سید محمد شیرازی که در ابتدای جنگ، مردم عراق را به رهبری امام خمینی دعوت کرده بوده در یک اقدام عجیب مرگ آقا مصطفی را ساخته و پرداخته خود انقلابیون دانست!

بیت آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران بود

عدم ارتباط با امام تا زمان عزیمت آقای شیرازی به کویت ادامه یافت، اما بعد از استقرار ایشان در کویت، دوستان و حامیان ایشان حملاتی را علیه امام ترتیب دادند و شروع به بدگویی و بستن اتهام‌های ناروا علیه ایشان کردند و در این زمینه بعضی از نزدیکان آقای شیرازی با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای شیرازی به ایران ادامه یافت.

shirazi-02

بیت آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران بود

 

در زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای محتشمی و آقای فردوسی‌پور که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت می‌رفتند، نقل می‌کردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه می‌کند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی ضد رژیم نگوییم.

با این وصف حضرت امام در تمام این مراحل از موضع‌گیری صریح و علنی درباره ایشان، همچنین اجتهاد و عدالت او خودداری می‌کرد. یک بار جمعی از کویتی‌ها خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا نه، سوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند که موجب ناراحتی این‌ها و بعضی از بزرگان مثل آقای خویی شده بود.

این در حالی بود که سید محمد شیرازی به درخواست علمای بزرگ عراق برای ارجاع مردم به مرجعیت امام چنین پاسخ داده بودند: «جواب آقای شیرازی این بود که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از شر اغیار حفظ خواهد کرد.»

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

جریانی به نام شیرازی ها

18 آبان 1393 توسط جعفری

جریانی که یکی از بسترهای رشدش را از طریق هیات­های مذهبی دنبال می­ کند. این جریان غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعت­ هایی می­پردازد که نتیجه آن جز کشتار شیعیان بی ­گناه نیست.

شبکه‌های ماهواره­ای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای مختلف اسلامی، تنها ثمره بخشی از حمایت‌های مادی و توزیع پول‌های کلان این جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکه‌های بین المللی جمهوری اسلامی ایران را می‌بندند و شبکه المنار حزب­ الله در بسیاری از ماهواره‌ها توقیف شده و اجازه پخش ندارد.

shirazi-05

این جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچک­ترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانی ­که دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود هیچ عکس ­العملی از این فرقه نشان داده نشد. تکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیری‌ها علیه سید حسن نصر الله در لبنان فعالیت می‌کند، این جریان است.

راهکار این فرقه در جذب هیئات مذهبی تاکید بر هیات غیرسیاسی است. دلیلی که این جریان بر این مساله اقامه می کند فرار مردم عادی از هیئات با بیان مسائل سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیات­ ها و نظام اسلامی هستند.

در ادامه به بخشی از تاریخچه فعالیت و اندیشه­ های انحرافی این جریان اشاره خواهیم کرد:

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

شیخ نمر

06 آبان 1393 توسط جعفری

نيروهاي امنيتي رژيم آل‌سعود، در پي سخنراني آتشين آيت‌الله شيخ “نمر النمر” در نماز جمعه “العواميه” عربستان، وي را ترور کرده و با مجروح‌کردن او، پيکر نيمه‌جانش را به مکان نامعلومي منتقل کردند؛ اقدامی که به شعله‌ور شدن آتش قیام مردم انقلابی “الشرقية” و شهادت و جراحت بسیاري از آنان انجامید و به بحرين نيز کشيده شد. دادگاه عربستان، برای او که مدت‌هاست دربند است، حکم اعدام صادر کرد.

 

اینها تصاویر کیست؟؟؟ می شناسیدش طلبه های حوزه های علمیه؟؟؟

یک گوشه دنیا یک سرباز یهودی خاری به پایش بیفتد، گوش دنیا را کر می کند قار قارشان…

آنوقت از خون شیعه فرات می سازند، عین خیالمان نیست!!!

شیخ نمر،روحانی شیعی عربستان را ترور می کنند و سپس در زندان اسیر و بعد از مدتی حکم اعدام برایش می برند و ما هنوز که هنوز است دغدغه هایمان دنیای کوچکمان است…

عجب دنیایی شده!!!

 نظر دهید »

محرم را بد شروع کردید...

06 آبان 1393 توسط جعفری

وطن امروز/ ۳ آبان ۱۳۹۳: به یک عبارت، فهم آنچه سال ۶۱ هجری قمری در کربلا گذشت، خیلی هم نیازمند مطالعات عمیق و پیچیده نیست؛ «مردی به نام حسین بن‌علی(ع) در راه هدفی والا، نه فقط از قطعه قطعه جان گرامی خود، بلکه حتی از خون طفل ۶ ماهه‌اش هم گذشت، آنچنان غریبانه و مظلومانه، لیکن آنچنان باشکوه و زیبا که الی‌الابد تجلی ایثار شد. مبارزه با بطالین آنقدر برای این مرد، موضوعیت داشت که در نهایت، این رخصت را به تقدیر داد تا عصر عاشورا سر از بدنش جدا کنند و… تازه! از اینجا به بعد شاهد قصه اسارت اهل بیتش باشد». گمانم واضح‌تر از این، هیچ قیامی در تاریخ پیدا نمی‌شود. از همین زاویه است که می‌بینیم فلان رمان‌نویس برجسته دنیا، با آنکه اساسا و اصولا اعتقادی به خدا ندارد، از «خون خدا» سخن به نیکی می‌گوید، جمله‌اش را که درباره سیدالشهدا می‌خوانی، حتم می‌کنی او هدف حسین(ع) را فهمیده! باری ۲ پاراگراف از بهمان سیاستمدار برجسته غربی درباره قیام عاشورا آنقدر با دل تو بازی می‌کند که یک آن فکر می‌کنی با یک عالم شیعه طرفی اما بعد در می‌یابی که او از قضا قائل به هیچ دینی نیست! علت چیست که حسین(ع) از همگان دل برده؟ گمانم وضوح کارش! و اینکه خیلی واضح و روشن، در راه هدفی که داشت، مبارزه کرد و جنگید، بی‌هیچ هراسی از هیچ زخمی و بی‌هیچ ترسی از هیچ تیری ولو آنکه تیر سه‌شعبه باشد و جز گلوی علی‌اصغرش هدفی نداشته باشد. حرف‌های مختصر و مفید مشاهیر عالم درباره کربلا که عمدتا از یک یا ۲ پاراگراف تجاوز نمی‌کند، مکرر در مجموعه‌هایی منتشر شده است. می‌خوانی می‌بینی هر کدام از یک زاویه به قیام عاشورا و مدح حسین(ع) پرداخته‌اند اما همه درست، همه رسا، همه دقیق و همه منطبق بر واقعیت. من واقعا در این نوشتار بنا ندارم اسامی این مشاهیر را فهرست کنم اما از این نامداران بگیر تا علمای آگاه، خلاصه همه سخن‌شان درباره حضرت حسین(ع) این بوده و بس که «عاشورا درس مبارزه و ایستادگی در برابر دشمن؛ در یک کلام درس مقاومت است».

منبع: قطعه26

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

نقد استاد رحیم پور ازغدی پیرامون طلبه امروز

01 آبان 1393 توسط جعفری

مرتب در حال ساختمان ساختن ايم، ساختمان هاى مذهبى ميسازيم و كاش نميساختيم اين همه ساختمان را، يك آقاى مطهرى، يك مرحوم جعفرى،يك آقاى طباطبايى،هفت هشت نفر اينجورى، ده برابر كل اين تشكيلات ها كار كرده اند، ما همين چيزى هم كه داريم از فرهنگ دينى از همين ها داريم، من كه هرچه ياد گرفتم از همين آقايانى بوده كه قبل انقلاب نشسته اند و با دست خالى كار كرده اند. از اين بعدانقلابى ها با اينهمه گسترش رسانه ها من تقريباً چيزى ياد نگرفته ام. البته چيزى بلد نيستم اما همانى هم كه بلدم در حد يك طلبه، از همين آدم هايى بوده كه با دست خالى كار كرده اند، منتهى صدق و صفا و خلوص داشتند و دنبال نام و نان نبودند، دنبال جايزه بين المللى سال نبودند، دنبال شهرت و اضافه حقوق نبودند، دنبال مدرك نبودند.
الان طلبه هاى ما دنبال مدرك اند،وقتى با طلبه فاضل، باهوش و با استعداد حرف ميزنى بزرگترين دغدغه اش اين است كه مدركم چه ميشود، در حوزه كى به من ميگويند آيت الله، در دانشگاه كى به من ميگويند آقاى دكتر….
آنوقت يك آقاى طلبه كه هم دانشگاه و هم حوزه خوانده، پاى ميكروفون معرفى اش كردند حجت الاسلام، ناراحت شده بود كه چرا به من دكتر نگفتيد؟! همه اش در اين فكرند كه كجا استخدام بشوم، كجا عضو هيئت علمى بشوم، حقوق به من چقدر ميدهند؟ ، خانه هم ميدهيد يا نمى دهيد؟ ، راننده، ماشين …. اى بابا! همه اش كه اينها شد كه…پس كو اصل كار؟! آن بيچاره هايى كه با دست خالى كار كردند و هركدام پنجاه تا شصت تا كتاب نوشتند، نه كامپيوتر داشتند، نه منشى داشتند، نه فيش بردار داشتند،اما دين و شرف داشته اند ، خدا را باور داشتند، به مردم نميگفتند خدا، خودشان خداپرست بودند، اهل قيامت بودند، راست ميدانستند اين حرفها را، اين چيزهايى كه به مردم ميگفتند به آن عقيده داشتند و بعد هم زحمت ميكشيدند آقا ! خواب قيلوله شان به خواب كيثوره شان وصل نميشد، روزى پانزده ساعت كار ميكردند، شبها نميخوابيدند تا صبح، دنبال امكانات و راحتى نبودند،دنبال نام و نان نبودند، فحش ميخوردند و كتاب مينوشتند، مثل خود پيامبران ، آقا ! پيامبران چطور موفق شدند؟ تف تو صورت پيغمبران ميانداختند، همسايه هاى پيامبر هر روز در خانه ايشان زباله ميريختند و ايشان آشغال ها را جمع ميكردند و فقط به آرامى ميگفتند: اى همسايه هاى مردم آزار! اينطورى ميشود مردم را جذب كرد…

منبع: جهان نیوز

 1 نظر

پیرامون حوزه های علمیه

28 مهر 1393 توسط جعفری

سلام…

به زودی با نقدی پیرامون سیستم آموزشی حوزه های علمیه خواهران به روز خواهم شد…

منتظر نظرات و نقدهای شما دوستان هستم…

منتظر باشید…

 3 نظر

منصفانه نیست!!!

22 مهر 1393 توسط جعفری

يك چيز هميشه براي من شبه برانگيز بوده است!!!!!

چرا همه حق دارند بچه هاي مذهبي را نقد كنند و به سر تا پايشان گير بدهند و از پوشش گرفته تا باطنشان انتقاد كنند و عمد يا غير عمد براي رد ظاهرشان، باطنشان و زندگي خصوصيشان را سراسر ريا و دو روئي و تزوير معرفي كنند و ….

آنوقت كافي است يك فرد معتقد به مباني اسلام از جمله حجاب يك تذكر لفظي به فردي بدهد آنوقت مي شود فضول،‌سالب آزادي مدني، دخالت كننده در امور شخصي،‌…

حتي اگر اين دودسته در مبانيشان محق باشند كه قطعا اينگونه نيست،‌تفاوت نگرش ها منصفانه نيست… هست؟؟؟!!!

 4 نظر

چه باید کرد؟؟!!

24 اردیبهشت 1393 توسط جعفری

این روزها دیدن بعضی صحنه ها عمق وجودم را می سوزاند…

آرایش کردن دیده بودیم، بدحجابی هم دیده بودیم…

اما این روزها آرایش های زنان ما رنگ و بوی دیگری دارد… رنگ و بوئی که دل آدم را می لرزاند…

طرز آرایش این روزها دیگر فقط من هستم و من اینم نیست… من را ببین هم نیست…

حرف دارد این آرایش های ماهواره ای …حرف…

می شنوید مردم مسلمان ایران… می شنوید آقایان و خانم ها… حرف دارد آنهم بلند…

من دیگر واهمه دارم به بعضی چهره ها نگاه کنم… به بعضی چشمها و صورت ها… چه اتفاقی در شرف وقوع است؟؟؟

کجاست حیای زنها؟؟؟نجابت مردها؟؟؟

آیا کسی نیست که دین خدا را یاری کند؟؟؟

به بعضی این زنها باید گفت اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید!!!

این اوضاعتان نتیجه کدام لقمه های حرام است؟؟؟

از مسئولین که انتظاری نمی شود داشت… این را وقتی فهمیدیم که بعد از اعلام نتایج نتخابات پارسال دختران و پسران در خیابانها علنا کشف حجاب کردند و با بطریهای مشروب و رقص نشان دادند که توقعاتشان از رئیس جمهور نه استقلال است و نه آزادی…

که توقعشان زندگی حیوانی است… که آب و نانشان و جسم و جنسشان تنها دغدغه هایشان است…

ولی واقعا از چه کسی باید انتظار داشت؟؟؟

علمای اسلام! به داد اسلام برسید…

من نوشت:

خواهرهای عزیزم! همه هویت وجودتان همین است…لب و چشم و…

حیف تأسف…



 1 نظر

از سینه ها گر لشکری از آه برخیزد o

21 بهمن 1392 توسط جعفری

از سینه ها گر لشکری از آه برخیزد o

تقدیم به امام خمینی(ره) و بیداری همیشگی که در جهان به پا داشت…

کافیست یک آدم فقط لله برخیزد

تنها برای مدتی کوتاه برخیزد

مثل کبوترها که طوقی بود ناجیشان

کافیست از جا باوری آگاه برخیزد

باد موافق با سبک بالی که توام شد

این می شود کم کم که کوه از کاه بر خیزد

طوفان به پا خواهد شد و صد کاخ خواهد ریخت

از سینه ها گر لشکری از آه برخیزد

گر گرم پشت رهبری با مشت مردم بود

دلگرم خواهد شد علیه شاه برخیزد

مردی مسیر روشنی ترسیم کرد و رفت

کز انعکاسش می شود صد ماه برخیزد

این ماه ها در امتداد راه خورشیدند

تا یوسف گمگشته ای از چاه برخیزد

هیچ احتیاجی هم به فانوس و علامت نیست

وقتی که چون خورشید نور از راه برخیزد

در قلب ها روحی دمید و انقلابی شد

تا عالم از سر مشق روح الله برخیزد

مجتبی نادری طاهری

 نظر دهید »

سبد کالا...تدبیر یا گداپروری؟؟!!

20 بهمن 1392 توسط جعفری

به یاد دارم که زمانی که لایحه هدفمند سازی یارانه ها به مجلس ارائه شد ، فریاد بر آوردند عده ای که این نوعی گدا پروری است!!!! و همان عده در باره طرح سبد کالا و صف طویل مردم برای این سبد سکوت می کنند…و چه بسا آن را تدبیر و امید می دانند… من به آن عده کار ندارم، چون سیاست است و بی عدالتی… اما برمی گردم به خودمان…چقدر برداشتهایمان و اظهار نظرهایمان تابع هوس هایمان است…حرف حقی را مخالفمان بزند می شود نا حق و نظر ناحقی را از موافق حق تلقی می کنیم… خدا ما را با میزان انصاف و عدالت دلمان محاکمه نکند… من نوشت: این طرفداری از هیچکدام از طرح ها و مخالفت با آن دیگری نیست…اصلا این تنها یک مثال به روز است و الا طرحی که مجلس شورای اسلامی! تصویب کند یا دولت محترم که حرفی نداریم..

 نظر دهید »

قیاس مع الفارق

19 بهمن 1392 توسط جعفری

من یک همکار تقریبا سابق دارم به اسم م.ر.حاجی زاده که چیز دیگری تا پایان همکاریمان نمانده. اوایل طرحم وقتی فهمیدند طلبه هستم کلا رفتند روی اعصابم. یکی دوبار خواستند بحث سیاسی کنند که گفتم محل کار جای مباحث سیاسی نیست. بحث سیاسی آدم اهل می خواهد و من اهل بحث علمی هستم نه حرف های کوچه و بازار… خلاصه کنم، مدام دوره شاه سابق را با زمان بعد از انقلاب مقایسه می کرد.دوره شاه چنین بود ، دوره شاه چنان بود…دوره شاه مملکت بهشت برین بود و الان جهنم سوزان… من اصولا ترجیح می دهم به چنین تفکراتی جواب ندهم…از نظر من کسی که بخواهد رژیم سابق را با الان مقایسه کند مستضعف فکری است اگر معاند نباشد… یک روز تا می توانست از اطلاعات بد گفت؛ گفتم اطلاعات الان را بگذار ساواک سابق حداقل ۱۷ شهریور و گلوله های آشکار آن زمان را چه توجیحی دارید؟ شاه دلسوز ملت بود که دستور آتش نمی داد؟؟؟با این افراد مجبورید به حداقل ها کفایت کنید و الا قیاس این دو زمان مع الفارق است… خدائیش شما باشید و وجدانتان و خدایتان البته… اوضاع بهتر بود؟؟!! خدا حفظ کند حاج آقای مجتبوی را که در دارالحجه امام رضا(علیه السلام) پیش از نماز در این باره خوب صحبت می کرد و خاطراتی نقل می کرد شنیدنی…

 1 نظر

عرفات؛ میعادگاه عاشقان

22 مهر 1392 توسط جعفری

لبیک اللهم لبیک

لبیک لا شریک لک لبیک

بخوان ای دل..بخوان به نام معبودت…الهی!نت الذی مننت،انت الذی انعمت،انت الذی احسنت،…

و ای دل! بخوان به نام پروردگارت!

که منم آنکه همه را دید الا تو،منم آنکه از دیگران خواست، دیگران را خواست، برای دیگران خواست..انا الذی اسات، انا الذی اخطات، اناالذی غفلت،…

فردا عرفه است…عرفه از معرفت می آید و عرفان…فردا ای دل! برکن این جامه های دنیایی که حجاب راه شده است…از تن به در آر این ظلمت و تیرگی اندوده شده بر خودت…

دلم! ای مسافر عرفه! لبیک لاشریک لک لبیک که می گویی، صداقت را ضمیمه اش کن و ببر از شرکای دنیایی، خودت را جدا کن از همه آنانکه گوشه ای از تو را گرفته اند ..گوشه ای از محبتت را …خالی کن خانه ات را برای معبودی که لبیک به نامش می گویی…

الهی امرتنی فعصیتک، ونهیتنی فارتکبت نهیک…

بیا و تجدید عهد کن قول و قرارهای قدرت را…ببین در این اندک زمان چقدر پایبند بودی …بیا و در چشمه عرفان و معرفت بشوی روحت را …بیا که این دنیا همه اش آلودگی است بر روح و زنگاری بر آیینه دل…بیا و پاک کن این زنگارها را تا رخ محبوب نمایان ببینی…

می گویند عرفه خیمه یار برپاست…دلت را عرفات کن و بگرد دنبال خیمه یار…

لبیک اللهم لبیک

گوش جانت را باز کن…این حسین است که لبیک می گوید…این زینب است…آنطرفتر عباس، علی اکبر، این صدای کودک در طلب آب نیست…هنوز برای تشنگی زود است…این لبیک اصغر است در آغوش رباب…

این حسین است که سر بر زمین عرفات نهاده و به پهنای صورت اشک می ریزد و می خواند:

))الی غیرک فلاتکلنی الهی الی من تکلنی ،الی قریب فیقطعنی ام الی بعید فیتهجمنی(الهی مرا به غیر خودت وامگذار، ای خدا مرا به که وامی گذاری؟ به نزدیکان که از من می برند و یا به بیگانگان که با من نفرت و خشم آغازند((

))اشکو الیک غربتی و بعد داری و هوانی علی من ملکته امری((

با این کاروان غریب(قریب) همراه شو ای دل!

فردا روزی است باید اسماعیل اکبرت را در عید اضحی قربانی کنی…چه به قربانگاه می بری؟حسین(ع) را ببین اکبر و اصغر و عباسش را …و خودش را…
فردا آماده کن این دل را برای قربانی…تا لایق درگاهش شود…

فردا حسین (ع) را شفیع درگاهش قرار ده:

))یا اباعبدالله یا حسین بن علی ایهاالشهید یا بن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله((

مضطر شو و ببر به درگاهش زینبش را:

امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء

چه ولوله ای است در عرفات، عرفات بی حسین(ع)؟؟!!

عرفات به دنبال یار می گردد، از یار جا ماندی؟؟

ای دل! یارت کجاست؟؟؟ عرفات هم منتظر است؛ از آن زمانی که حج حسین(ع) و عرفات و منایش شد کرب بلا…سالهاست عرفات دنبال حسینش می گردد؟؟؟

و چه داغی به دل عرفات گذاشت حسین(ع)!!!

دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

یارت کجاست ای دل؟؟؟امسال هم محروم می مانی از دیدار رخش؟؟؟

چه محشری است عرفات!!! بیا ای دل…بیاکه پروردگارت به حرمت اشک های حسین(ع)این زمین را قداستی ابدی بخشید و نجوا کن با حسین(ع) تا به برکت دم مسیحاییش مرده درونت جان دوباره گیرد…


من: هر کاری می کنم نمی توانم عرفه را از حسین(ع) جدا کنم…

عرفه برای مغفرت الهی، برای فرج مولایمان، برای حفظ دین و دنیایمان، برای کشورمان و برای مستضعفین عالم دعا کنیم.و برای دلهایمان؛ دلهایی که جایگاه خداست…

اللهم اجعل غنای فی نفسی..


 3 نظر

وقتی بزرگ می شوی

08 مهر 1392 توسط جعفری

وقتی بزرگ می شوی دیگر خجالت می کشی به گربه ها سلام کنی و برای پرنده هایی که آوازهای نقره ای می خوانند دست تکان دهی خجالت می کشی دلت شور بزند برای جوجه قمری هایی که مادرشان بر نگشته، فکر می کنی آبرویت می رود اگر یک روز مردم ـ همان هایی که خیلی بزرگ شده اند ـ دل شوره های قلبت را ببینند و به تو بخندند وقتی بزرگ می شوی دیگر نمی ترسی که نکند فردا صبح خورشید نیاید،حتی دلت نمی خواهد پشت کوه ها سرک بکشی و خانه خورشید را از نزدیک ببینی دیگر دعا نمی کنی برای آسمان که دلش گرفته،حتی آرزو نمی کنی کاش قدت می رسید و اشکهای آسمان را پاک می کردی! وقتی بزرگ می شوی قدت کوتاه می شود آسمان بالا می رود و تو دیگر دستت به ابرها نمی رسد و برایت مهم نیست که توی کوچه پس کوچه های پشت ابرها ستاره ها چگونه بازی می کنند آنها آنقدر دورند که تو حتی لبخندشان را هم نمی بینی و ماه ، همبازی قدیم تو آنقدر کمرنگ می شود که اگر تمام شب را هم دنبالش بگردی پیدایش نمی کنی وقتی بزرگ می شوی دور قلبت سیم خاردار می کشی و درمراسم تدفین درخت ها شرکت می کنی و فاتحه تمام آوازها و پرنده ها را می خوانی و یک روز یادت می افتد که تو سال هاست چشمانت را گم کرده ای و دستانت را در کوچه های کودکی جا گذاشته ای ، فردای آنروز تو را به خاک می دهند ومی گویند: خیلی بزرگ شده! آنروز دیگر خیلی دیر شده است ….

 2 نظر

شیطان

08 مهر 1392 توسط جعفری

شیطان اندازه ی یک حبه قند است!

گاهی می افتد توی فنجان دل ما

حل می شود آرام آرام..

بی آنکه اصلا بفهمیم

و روحمان سر می کشد آن را

آن چای شیرین را

شیطان شیطان زهر آگین دیرین را

آن وقت او خون می شود در خانه ی تن

می چرخد و می گردد و می ماند آن جا

او می شود من !!!!


 1 نظر

عمر ما...

25 شهریور 1392 توسط جعفری

 

 2 نظر

جوک سال

13 شهریور 1392 توسط جعفری

جوک سال:

دادگاه مصر سران اخوان المسلمین را به جرم بی قانونی به حبس ابد محکوم کرد.

دولت غیر قانونی که با کودتا علیه رئیس جمهور قانونی سر کار اومده و مردم را به گلوله بسته و 60سال دیگه صداش درمیاد که آمریکا در کودتا دست داشته سران یک حزب سیاسی قانونی را به بی قانونی و رفتار خلاف قانون محکوم می کنه…

یعنی ببینید دنیا چقدر….دموکراسی چقدرتر….قانون چقدرتر تر….


 نظر دهید »

جوک سال

13 شهریور 1392 توسط جعفری

جوک سال:

دادگاه مصر سران اخوان المسلمین را به جرم بی قانونی به حبس ابد محکوم کرد.

دولت غیر قانونی که با کودتا علیه رئیس جمهور قانونی سر کار اومده و مردم را به گلوله بسته و 60سال دیگه صداش درمیاد که آمریکا در کودتا دست داشته سران یک حزب سیاسی قانونی را به بی قانونی و رفتار خلاف قانون محکوم می کنه…

یعنی ببینید دنیا چقدر….دموکراسی چقدرتر….قانون چقدرتر تر….


 نظر دهید »

توهم توطئه!!!

07 شهریور 1392 توسط جعفری

آمريكا و اسرائيل روز به روز به مرزهاي مقاومت نزديك تر مي شوند.

 

عالم و آدم مي داند كه اينهمه جار و جنجال تبليغاتي عليه بشار اسد و سوريه، و ژست هاي دموكراسي طلبانه فقط به خاطر اين است كه سوريه يكي از پايگاه هاي مقاومت است.

 

حالا بازهم بگوييد ما توهم توطئه داريم. اينقدر بنشينيد و به گفتگوي تمدنها و مذاكره و دنيا خوب است و شما منفي نگريد ادامه دهيد تا خانه هايتان را موريانه صهيونيسم بجود.

 

فلسطين، سوريه و حتما به دنبالش لبنان و ايران…

 

كجاي كاريد؟؟؟؟دور تا دور ما را گرفته اند: افغانستان و عراق،سعودي ها كه از خودشان هستند،بحرين كه پايگاه نظاميشان است…

 

حالا باز بگوييد توهم توطئه!!!

 

آنها بر اساس همين توهم توطئه دنيارا گرفته اند…به بهانه القاعده افغانستان را و به بهانه سلاح هاي كشتار جمعي عراق را…

 

الان القاعده نابود شد؟؟؟؟كجاست سلاح هاي كشتار جمعي عراق كه به بهانه اش حمله كرديد؟؟؟

 

در سوريه از سلاح شيميايي چه كسي استفاده كرده؟؟؟

 

اين ها همه اش بهانه است…مگر براي كشتار غزه و حمله به مرزهاي لبنان بهانه داشتند؟؟؟

 

سازمان ملل و شوراي امنيت و مجمع عمومي همه كشك است…

 

دنيا بازيچه اقليتي صهيونيستي است…

 

اينها از دستهاي پليدشان خون مي چكد…تاريخ گواه خوبي است…

 

چه حكيمانه فرمود رهبر عزيزمان كه :

 

آقاي رئيس جمهور! برخي از اين كشور هاي جهان حرف حكيمانه سرشان نمي شود.بي منطقند آقا!بايد با اين دار و دسته با زبان خودشان سخن گفت…

 


 


 2 نظر

دموکراسی به شیوه غربی

02 شهریور 1392 توسط جعفری

من اصولا اهل قیاس نیستم.

دیشب داشتم بی بی سی فارسی میدیدم…دکتر…اسمش یادم نیست مشغول تحلیل حوادث مصر بود. در حین تحلیل هایش به مقایسه سوریه و مصر پراخت که ناگهان…فهمید چه سوتی بزرگی داده… آقای دکتر…قرار نبود که ژنرال خونخوار مصر با اسد مقایسه بشه!!! قرار بود اسد بشه آدم بده و دیکتاتور مصر بشود حافظ دموکراسی و مدافع خواست مردم!!!

من کاری به سوتی های متعدد بی بی سی و صدای آمریکا ندارم… به این هم کاری ندارم که مجری های قهارش مدام می پرند وسط تحلیلهای اساتید محترم و غیر محترمشان تا نکند نظری مخالف آمریکا و انگلیس ارائه شود…به مخاطبان این دو شبکه هم کاری ندارم که گاهی کتاب آسمانیشان بی بی سی و صدای آمریکاست…

داشتم به این فکر می کردم که اگر خدای ناکرده وضعیتی مشابه مصر در ایران اتفاق می افتاد که رئیس جمهور با کودتای نظامی برداشته شود این وسط تحلیل آمریکا و اسراییل چیست؟ حتما طرفداران نظام شیعی- ولایی و اصولگرایان(نه اصولگرانماها) و بچه های حزب الله می شوند دیکتاتور و اخلالگر و مخالفان نظام حتما مردمی رنج دیده و تحت ستم هستند که برای آزادیشان قیام کرده اند…

صفحات: 1· 2

 3 نظر

ماه مهربان خدا...

16 تیر 1392 توسط جعفری

این روزها نزدیک شده ایم به ماه مهمانی خدا؛ رمضان؛ روزهای آخر ماه شعبان فرصت مناسبی است

برای اینکه گوشه دنجی پیدا کنیم به دور از دغدغه های این دنیا؛ کمی از مسابقه جهانی برای رسیدن

به هیچستان موفقیت فاصله بگیریم.بنشینیم و کلاهمان را قاضی کنیم.

ببینیم چه کرده ایم در این یک سال؟؟؟

چقدر به قول و قرار های شب های قدرمان پایبند ماندیم؟؟؟

چقدر فاصله گرفتیم از خدایمان؟؟؟

چقدر گناه را در آغوش گرفتیم و توجیه کردیم که بدتر از ما فراوانند؟؟؟

چقدر چسبیدیم به دنیا و یادمان رفت که دنیا پلی بیشتر نیست.که دنیا کاروانسرایی است میانه راه نه مقصد؟؟؟

صفحات: 1· 2

 7 نظر

درس عبرت

22 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

یکی از سنتهای الهی این است که زمانی که مردم به خاطر منافع مادی و دنیای خود، حق را کنار گذاشته و ولی زمان را رها کنند، نه تنها آخرتشان را به بهای اندک فروخته اند، که دنیای خود را نیز با دست خودشان نابود می کنند و هرگز به خواست دنیاییشان هم نمی رسند. ما شبیه این سنت را بارها در تاریخ اسلام دیده ایم؛ زمانی که کوفیان که اسلام آورده علی(ع) بودند از یاری آن حضرت دست کشیدند، به خاطر مطامع دنیوی حسن(ع) را تنها گذاشتند، و به معاویه روی آوردند، معاویه دنیایشان را نیز نابود کرد. پس از او یزید بر سر کار آمد؛ او نیز بهتر از پدرش نکرد. در قضیه یزید باز می بینیم کوفیانی که حسین(ع) را دعوت کردند به سوی خود، با حضور ابن زیاد دنیای خود را در خطر دیدند و برای حفظ حیات دنیوی خود فرستاده ولی زمان را تنها گذاشتند و برای به دست آوردن دنیا به سرکردگی طاغوت سر نهادند. ما در ماجرای کربلا شاهدیم این افراد هرگز به دنیای ناچیز خود هم دست نیافتند و جانی را که در راه حق دریغ کردند، باطل به سادگی گرفت. تاریخ می نویسد اکثر حاضران در کربلا پس از واقعه عاشورا کمتر از 10 سال زنده بودند. ابن سعد مطابق پیش بینی امام از گندم ری نخورد و به دست مختار به درک واصل شد. کوفیان که بارها دست یاری به جانب حق دراز کرده بودند و سپس راه خیانت پیشه نمودند تاجاییکه علی(ع) در مورد آنها فرمود : خدایتان بمیراند، پس از کوتاهی در راه حق، به بدترین و ننگین ترین حیات دنیوی مبتلا شدند. بارها از سوی حاکمان وقت مورد تجاوز و تعرض قرار گرفتند. حجاج بن یوسف کشتارهای وحشتناکی در کوفه به راه انداخت.زندانهای او مشهور است؛ تا جاییکه زنان و مردان کوفی را تا آخر عمر عریان و در زندانهای مختلط، بدون سقف زندانی کرد. مردم مدینه نیز که در قضیه کربلا سکوت کرده بودند و جان ناقابلشان را از معرکه به در برده بودند پس از عاشورا در واقع حره توسط سپاهیان یزید به بدترین شکل مورد تعرض قرار گرفتند. تا جاییکه مطابق گواهی تاریخ تا 3 روز جان و مال و ناموس مردم مدینه مباح بود.و کردند آنچه کردند… آری! این حکایت مردمی است که به خاطر دنیا و حفظ حیات دنیوی خود چشم خود را به روی حق و حقیقت بستند و از مبارزه تاریخی حق و باطل دست کشیدند و البته عبرتی برای ما…

 1 نظر

حمله اسراییل به سوریه

16 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

 


 

سکوت مجدد مجامع بین المللی:

سازمان ملل بهتر است جلوی سگ افسار گسیخته خود را بگیرد.عزیز کرده سازمان ملل این روزها زنجیر پاره کرده و گاز می گیرد.

 1 نظر

تقوای سیاسی

15 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

دوستی می گفت امسال سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی است.البته لازمه حماسه سیاسی، تقوای سیاسی است.

این روزها بازار شایعه و دروغ و تهمت در جامعه اسلامی اعم از حقیقی و مجازی اش داغ شده است.(و من نمی دانم چرا ما ازفرهنگ غرب تنها زباله های فرهنگی اش را به ودیعه می گیریم.)

و تقوای سیاسی یعنی مواظب باشید چه می گویید ؟چه می شنوید؟ چه می خوانید؟ چه باور می کنید و چه انعکاس می دهید؟

یعنی به قول رهبر عزیز و فرزانه مانقول سدید بگوییم:
قول سديد، يعنى استوار و درست؛ اينجورى حرف بزنيم. من ميخواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف ميزنند، مينويسند، اقدام ميكنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده‌ى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛
[بیانات در نماز جمعه 14 خرداد تهران]

و شاید جنبه دیگری از تقوای سیاسی باورها و پذیرش های ما باشد.رجوع کنیم به قرآن آنجا که می فرماید:

لولا اذ سمعتموه ظن المومنون و المومنات بانفسهم خیرا و قالوا هذا افک مبین.

چراهنگامیکه آن را شنیدید مردان و زنان مومن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: این بهتانی آشکار است؟

اذ تلقونه بالسنتکم و تقولون بافواهکم ما لیس لکم به علم و تحسبونه هینا و هو عندالله عظیم.و لو لا اذ سمعتموه قلتم ما یکون لنا ان نتکلم بهذا سبحانک هذا بهتتان عظیم.

آن گاه که آن را از زبان یکدیگر می گرفتید و با زبانهای خود چیزی را که به آن علم نداشتید، می گفتید و می پنداشتید که کاری سهل و ساده است با اینکه آن (امر) نزد خدا بس بزرگ بود. چرا وقتی آن را شنیدید نگفتید برای ما سزاوار نیست که در این موضوع سخن گوییم. خداوندا تو منزهی ، این بهتانی بزرگ است.

واقعا قرآن میان ما مهجور است.

خدا ما را از متقیان قرار دهد انشاالله

 1 نظر

خلیج فارس

10 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

از فارس بودن خليج فارس سخن فراوان گفته و شنيده‌ايم و با غرور در برابر جاهليني كه سعي در تحريف اين نام باستاني دارند، قد علم كرده‌ايم، اما شايد كمتر به بررسي مستند چرايي فارس بودن و فارس ناميدن آن پرداخته‌ايم. براي حفظ اين ميراث بايد به سلاح دانستن مجهز بود و اين گزارش مي‌كوشد به شكلي مختصر اما سودمند پاسخگوي اين نياز باشد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پژوهشگراني كه درباره نام خليج فارس تحقيق كرده‌اند به اتفاق نام آن را خليج فارس مي‌دانند. در طول قرون گذشته و دست كم در 2500 سال گذشته و دوران امپراطوري قدرتمند پارس تا كنون چنين اتفاق نظري در خاورميانه ميان نويسندگان و مورخان درخصوص يك نام در طول تاريخ وجود نداشته است. سر آرنولد ويلسون درخصوص سابقه‌ي تاريخي نام خليج فارس در كتابي كه سال 1928 منتشر كرد نوشت: «هيچ آبراهه‌اي به اندازه‌ي خليج فارس براي جغرافي‌دانان، باستان‌شناسان، زمين‌شناسان، بازرگانان، سياستمدارن، جهانگردان، پژوهشگران گذشته و حال اهميت نداشته است. اين آبراهه كه فلات ايران را از صفحه عربستان جدا مي‌كند از دست كم 2200 سال قبل تا كنون هويت ايراني داشته است».

صفحات: 1· 2

 1 نظر

نقد ...

08 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

نمی دانم نوشتن این مطلب تا چه حد درست باشد؟!

اولا:اینکه ما منسوب به بزرگی باشیم و منصوب، برای ما مسئولیتی صدچندان در بر خواهد داشت.

دوم: پیروی از ولایت تنها به گفته و حرف و ژست های عوام فریبانه نیست.

گاهی باید ببینیم  آن شخص بزرگ در جایگاه ولایت با چه اهداف و منویاتی ما را در چنین جایگاهی منصوب نموده و ما چه اندازه در راه رسیدن به آن اهداف تلاش می کنیم و چه اندازه حرف می زنیم.

اینکه به رئیس جمهور محترم در پاره ای از عملکردها یا مواضع خود در دوره دوم نقد وارد است و ضعف هایی دیده می شود حرفی نیست همانطور که مقام معظم رهبری در سخنان ارجمند خود بیان فرمودند اما بخش دیگری از فرمایشات ایشان در تایید ویژگی های مثبت دولت دکتر احمدی نژاد را نیز نباید نادیده گرفت. و اگر ما منصوبیم از سوی ایشان باید ایشان را الگوی خود در نقد ها و تشویق ها قرار دهیم .نه اینکه هرحرفی و نقدی  به نظر خود ما درست بود در جایگاه یک مقام منسوب به ایشان خودبینانه عمل کنیم.

این روزها می بینیم که دشمنان قسم خورده این انقلاب در حرکتی برنامه ریزی شده سعی در کوبیدن دولت و قوه اجرایی دارند تا بتوانند از این راه مردم را از نظام و انقلاب ناامید و مایوس سازند.اینکه ما آگاهانه و عامدانه یا از روی جهل با آنان هم آهنگ شده و تا می توانیم با بستن چشم خود به روی حرکات مثبت و ارزنده دولت اصولگرا (حداقل این دولت را به این نگاه می بینند) تنها به بزرگنمایی نقاط تیره و ضعف های آن بپردازیم خیانتی نابخشودنی است در حق انقلاب…

بهتر است منصوبان و منسوبان به رهبری بیش از پیش به تامل در منش و خط و مشی ایشان بپردازند…

خداوند همه را به راه راست و بصیرت هدایت نماید.آمین

 1 نظر

قابل توجه کاندیداهای محترم؛

08 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

قابل توجه کاندیداهای محترم؛

… آن كسانى كه داوطلب ميشوند، اشتباه نكنند؛ بدانند مديريت اجرائى كشور يعنى چه. نه در ارزيابىِ نيازى كه كشور به يك قدرت اجرائى دارد، اشتباه كنند، نه در ارزيابى توانِ خودشان اشتباه كنند. اگر چنانچه ارزيابى درستى انجام دادند، بيايند توى ميدان؛ ملت هم نگاه ميكند، انتخاب ميكند.(مقام معظم رهبری در جمع کارگران)

 2 نظر

ویژگی های نامزدهای ریاست جمهوری

08 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

 

 

 

 2 نظر

درد دلی درباره آزادی

01 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

آزادی واژه غریبی است و غریب…

غرب در جهان سوم آزادی را مطرح کرد نه از این جهت که به فکر مردم تحت ستم باشد که خود غرب ستمکارترین و سلطه گر ترینند…تنها با ارائه مفهومی تحریف شده از آزادی ما را سرگرم کردند و خودشان به قلدر بازیهایشان ادامه دادند.

در جهان ما آزادی انگار خلاصه شده در حق برهنگی زن و آزادی روابط بین دختران و پسران… و ما چه ساده لوحانه در این بازی موذیانه وارد شدیم و با این همه تحول در جهان هنوز نمی خواهیم پا از این ورطه بیرون بکشیم.

دلم برای این واژه غریب می سوزد… می سوزد…

این را نوشتم چون برای چندمین بار می خوانم که فلان بازیگر زن ایرانی در جشنواره فیلمی در خارج از کشور بدون حجاب حاضر شده است. اگر در ایران او را به خاطر این کار ممنوع التصویر کنند این خلاف حقوق بشر و آزادی است و اگر در غرب بازیگری با حجاب وارد چنین مراسمی شود برای ابد باید خواب هالیوود را ببیند…من کاری به نگرش های سیاسی ندارم و حتی دینی…بحث من کلاه بزرگی است که خودمان سر خودمان می گذاریم به اسم واژه مقدس آزادی… این است تعریف آزادی…


 نظر دهید »

تکنوکراسی چیست؟

01 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

اين اصطلاح را در سال 1919 م مطابق با 1298 شمسي مهندسي به نام ويليام هنري اسمايت در كاليفرنيا به پيشنهاد «حكومت صاحبان فنّ» ساخته است و شخصي ديگر به نام هاوارد اسكات آن را پذيرفت و رواج داد، و فن سالاري به صورت يك جنبش اجتماعي چند صباحي در نخستين سالهاي دورة ركود در ايالات متحده آمريكا رواج يافت. اصطلاح در دهة 1960 م در فرانسه رواج پيدا كرد و در آنجا آن را با نظريه‌هاي سَن سيمون «كه تشكيل جامعه‌اي تحت حاكميت دانشمندان و مهندسان را پيش‌بيني كرده بود» يكي دانستند و آن را نويسندگاني چون: ژان منو به كار بردند و تا استدلال كنند كه قدرت واقعي از نمايندگان برگزيده به كارشناسان رسيده است و اكنون «نوع جديدي از حكومت آغاز مي‌شود كه نه مردم‌سالاري يا دموكراسي است و نه ديوان سالاري بلكه فن سالاري است».
قدرت فنّ سالاران را با پيدايش برنا‌مه‌ريزي اقتصادي، تفكر استراتژيكي در مسائل دفاعي و گسترش علم و تحقيق يكسان دانسته‌اند. بيش‌تر تحليل‌گران اجتماعي مي‌پذيرند كه در جامعة پيشرفتة صنعتي نقش متخصصان گسترش يافته است ولي ترديد دارند كه حكومت صاحبان فن بتواند جانشين نظم سياسي شود.[2]
با اين حساب بايد مشخّص شده باشد كه تكنوكراسي چه معنائي دارد و تكنوكرات به چه كساني اطلاق مي‌شود. به طور كلّ و خلاصه بايد گفت تكنوكرات‌ها كساني هستند كه فنّ و تكنولوژي را برتر از هر چيزي حتّي مذهب مي‌دانند و فنّ سالاري را برتر از هر اصولي مي‌شمارند و معتقدند صنعت و تكنولوژي بالاتر و مهمتر از هر اصلي است و فنّ سالاران مستحق حكومتند.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

من نمی فهمم2

01 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

من نمی فهمم چطور عده ای خود عدالت را زیر پای خودخواهی هایشان خرد می کنند و می نالند از بی عدالتی در جامعه؟!

 

سلام دوستان عزیز.

انشاالله به زودی با موضوع عدالت به روز خواهم شد

 نظر دهید »

فاطمیه3

01 اردیبهشت 1392 توسط جعفری

فاطمه زهرا آبروی خودش را داد به علی بن ابی طالب. حالا توی یه همچین شرایطی علی(ع) می تونه 25 سال با آبرو وعزت چه جوری زندگی کنه؟؟ چون مردم بقیه قصه را بلدند. می دونند که درسته علی را بردند اما کی اومد علی را از تو مسجد نجات داد؟ وقتی فاطمه(س) اومد توی مسجد صدا زد که من تا علی به خانه نره به خانه نمی رم. یعنی عملیات زهرا (س) را نگاه کنید.همچین که علی (ع) را رها کردند که بره خانه اومد بره فاطمه(س) صدا زد من فدای تو بشم .من سپر بلای تو بشم یا ابوالحسن. اگر تو در امر خیری باشی با تو هستم و اگر در شری بیفتی با تو هستم. خوب این علی 25 سال توی مدینه بود راه می رفت .فاطمه اش را از دست داده بود ولی فاطمه(س) خرج علی(ع) شده بود.درسته سرش را می انداخت پایین و ظاهرش شکست خورده بود تو اون عرصه سیاسی - اجتماعی ولی باطنش پر افتخار بود و همه اینو می فهمیدند. به هم نشان می دادند و می گفتند:ببین این علی می دونید کیه؟ این علی اونیه که فاطمه فداش شد. همین یه کلمه برای عمر علی(ع) بس بود. این جنبه حضور عاطفی زهرا (س) تو قصه موجب شد علی (ع) بتونه مدت زمان بعدش را هم دوران صبر را ادامه بده و الا یه کسی رو اینجوری باهاش برخورد کنند تو اون جامعه چیزی براش نمی مونه که بتونه نفس بکشه .

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

فاطمیه2

24 فروردین 1392 توسط جعفری

ین نهضتی که اتفاق افتاد دیدیم زهرا(س) در میانه یک موقعیت خاص قیام کرد. حضور ایشون تمام معادلات و محاسبه های دشمن را به هم زد.محاسباتی که اونها انجام داده بودند این بود که خلافت را بی سر و صدا یا با سر وصدا به دست می گیرند.اگر بی سر و صدا حکومت را به دست بگیرند، که بردند و اگر هم با سر و صدا باشه بازهم بردند. وقتی سلمان از مسجد برگشت امام علی(ع) پرسید اولین فردی که بیعت کرد کی بود؟ سلمان پاسخ داد: یه پیرمرد بود. آقا گفتند: اون ابلیس بود که به صورت پیرمرد ظاهر شد و با او بیعت کرد و گفت امروز مانند روز آدم است.یعنی روزی که آدم را از بهشت اخراج کردم. برای شیطان این مهم بود که هدم دین صورت بگیرد.اگر به این شکل بود که بعد از فوت پیامبری همه بریزند سر هم و جنگ و خونریزی و کشت و کشتار بشه دیگه به هیچ چیز نمی شد اعتماد کرد و به پیغمبرش هم نمی شد اعتماد کرد.اگر اینجوری می شد به نفع اونا بود .اگر بی سر و صدا هم میشد باز هم خوب بود؛ از دین استفاده می کردند و به مرور دین را از بین می بردند.چیزی از دین باقی نمی موند.حقیقت جریان باطل هدم دین بود حالا اینکه به چه شکلی تجلی پیدا کند مهم نبود. نباید واقعیات ما را از حقیقت اصلی دور کنه و فکر کنیم یه نفر حب جاه و قدرت داشت و خواست جای علی(ع) را بگیره. ظاهر قصه اینجوریه ولی این ظاهر یه باطنی هم داره. علی (ع)ماموریتی چند گان

صفحات: 1· 2

 1 نظر

فاطمیه1

05 فروردین 1392 توسط جعفری

بسمه تعالی

فاطمیه قیامی است بسیار پر اهمیت و قیامی است پیچیده.درگیری ظاهری که در فاطمیه موجود بود ظاهرا با چند فرد بود که اومده بودند میدان ار از آن خودشون کنند ولی واقعیت و باطن اینها خیلی اهمیت دارد. ببینید ظاهر حوادث هیچوقت نباید اونقدر ما را درگیر کند که از حقیقت که باطن حوادث است ما را غافل کند.ظاهر قصه ما را باید برسوند به اون حقیقت اما آدمهایی که دنبال بهانه می گردند تو ظاهر می مونند و از ظاهر رشد نمی کنند.در قیام حضرت زهرا(س) واقعیات زیادی بود که موضوع را بی اهمیت جلوه بده و باعث بشه زهرا(س) در مقام دفاع از حق برنیاد.قیام زهرا در مقام دفاع از حق چنان جانانه بود و برخلاف جریان شنا کرد که حد و حساب نداشت.

داستان فدک را ببینید؛ این قیام دفاع از دو چیز بود: ولایت و فدک.قصه فدک امر فرعی نبود.در اون شرایط ابهام، تنها سند زهرا (س) برای اثبات عدم حقانیت دشمن فدک بود. فدک قیمتش آبروی فاطمه(س) بود. زهرا (س) با فدک می خواست افکار عمومی را روشن کنه. بگه قصه ولایت موضوعش خیلی پیچیده شده اینها ظاهرالصلاحند فقط.نمی تونست روشن حرف بزنه، میاد یه مورد خیلی روشن و باطل اونا را رو می کنه.این مورد روشن اینه که حق شخصی زهرا(س) را غصب کردند.هرچند قیمتش آبروی زهرا (س) باشه زهرا (س) از خرج کردن آبروی خودش برای علی(ع) ابایی نداره.اومد فدک را مطرح کرد و فرمود فدک مال من بود.گفتند از پیغمبر چیزی به ارث نمی رسه! فرمود : چطور انبیا گذشته ارث می گذاشتند؟

نمی خواد ثابت کنه فدک را بگیره! می خواد به اینها حالی کنه اینها که به شما حاکم شدند قرآن بلد نیستند.

صفحات: 1· 2

 4 نظر

حرف دل

29 اسفند 1391 توسط جعفری

بهار بار دیگر سر می رسد اما

یابن الحسن بهار این حیات خزان زده، حضور سبز شماست.

کجایی آقا!؟

دلمان لک زده برای ظهورتان… ای حضور همواره.

آقا لحظه سال تحویل دلمان خوش است به دستهای گرم شما که بالا می رود برای دعا…

آقا جان! می دانم که کسی را از قلم نخواهی انداخت؛

آقا جان دعایمان کنید…

خودمان، سرزمینمان، باورهایمان؛

دعا کنید در غبار فتنه های آخر الزمان دست از دامان ولایت برنداریم و در امان بمانیم و نشویم غربال شده های نادم…

آقا جان دعایمان کنیم…

الهی عظم البلاءوبرح الخفا و انکشف الغطاء…

 2 نظر

اشتراکات ۴ جریان فتنه، ضدانقلاب، بیگانه و انحراف

26 اسفند 1391 توسط جعفری

اشتراکات ۴ جریان فتنه، ضدانقلاب، بیگانه و انحراف

به گزارش فرهنگ نیوز، مهدی محمدی امروز سه شنبه ۱۳۹۱/۱۲/۲۲ طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز، نوشت: مناسبات اضلاع چهارگانه مربع فتنه- ضدانقلاب -بیگانه- انحراف کمی پیچیده‌تر از آن است که در نگاه اول به نظر می‌رسد. مساله بسیار فراتر از آن چیزی است که هماهنگی یا تعقیب هدف مشترک خوانده می‌شود.

اگر فرض کنیم برای انتخابات ۹۲ پروژه مشترکی وجود دارد که مجموعا می‌توان آن را جدول دشمن خواند و بناست بازیگران مختلف هر یک به نحوی خانه‌های خالی آن را پر کنند، کشف اجزای پیچیده این جدول مستلزم نگاهی به پشت پرده است.

ابتدا باید به این سوال پرداخت که چرا اجزای مختلف این محور به هم رسیده و زنجیره واحدی تشکیل داده‌اند؟ آیا تشکیل این زنجیره نوعی توهم توطئه است یا اینکه واقعا هماهنگی گفتمانی و عملیاتی میان این ۴ گروه شکل گرفته است؟ از دل این سوال است که می‌توان جزئیات هماهنگی‌های صورت گرفته را هم دریافت.

شواهدی هست که نشان می‌دهد ایجاد یک جبهه واحد از مجموعه کسانی که کینه انقلاب اسلامی را به دل دارند، محتمل‌ترین اتفاق در انتخابات آینده است. به چند دلیل این گروه‌ها اکنون به هیچ وجه قبول ندارند که باید انرژی محدود خود را صرف درگیری با یکدیگر کنند بلکه عموما متقاعد شده‌اند بهتر است در چارچوب یک تقسیم کار وسیع عمل کنند تا اینکه هر یک بازی مستقل خود را انجام دهند. نخستین دلیل این است که همه این گروه‌ها تصور می‌کنند انتخابات ۹۲ آخرین فرصت است. جالب است که پیش از این هم قرار دادن خود در وضع آخر‌الزمانی و تبدیل کردن انتخابات به بازی مرگ و زندگی یکی از مهم‌ترین عواملی بود که رفتار انتخاباتی جریان فتنه در سال ۸۸ را بدل به کودتا کرد. رادیکال شدند چون فکر می‌کردند دیگر زمانی برای رادیکال شدن نخواهند داشت.

صفحات: 1· 2

 3 نظر

محیط کار اداری در ایران

18 اسفند 1391 توسط جعفری

الوعده وفا!
قرار بود فرصتی شد درباره وضعیت نابه سامان شرایط محیط کار چند خطی بنویسم.از آنجا که تا کنون چندین محیط کار متفاوت را در بین فرهنگ های متفاوت تجربه کرده ام سعی می کنم مشترکات نقایصی که در عرض این چند سال به چشم مشاهده کردم بیان کنم.
بخشی از این تجربیات صرفا بر می گردد به ساختار بهداشت و درمان :
1. سوء مدیریت و ناشایسته سالاری: شاید بتوان اصلی ترین علت عدم توفیق در بهبود وضعیت محیط های اداری را عدم حضور مدیران شایسته در راس امور دانست.حضور نیروهای ناکارآمد,با تحصیلات ناکافی یا نامرتبط از یک سو و از سوی دیگر وجود تحصیلات کافی اما نداشتن قدرت و توان و فکر مدیریتی موجب شده تا شاهد ضعف های فراوان در اداره مراکز بهداشتی باشیم. این موضوع در مناطق کوچک و به خصوص محروم به وفور به چشم می خورد. چرا که در این مناطق فرهنگ قبیله ای حاکم بر جامعه موجب می شود تا رابطه و رابطه کاری حرف اول و آخر را بزند.(در همین محل کار اخیرم به وضوح شاهد این هستم.افرادی که نه سواد لازم و نه توان لازم را برای مدیریت دارند می شوند مدیر بیمارستان چرا که مثلا برادر همسر رئیس شبکه بهداشت است.)
2. تکبر و جاه طلبی : این ویژگی نیز در اکثر موارد در سطوح بالا به چشم می خورد.نگاه غلط به جایگاه انسان و ظهور فرهنگی که طبق آن هرکس مقامش بیشتر باشد احترامش واجب تر و انسان تر به حساب می اید موجب شده تا افراد برای رسیدنم به قدرت و ارضای حس منیت طلبی و قدرت طلبی خود دست به هر کاری بزنند.

ادامه »

 3 نظر

بازار ما...

08 اسفند 1391 توسط جعفری

خداییش این روزها کمی به بازارها نگاه کنیم…

فقط چند دقیقه فکر کنیم داریم به کجا میریم؟؟؟؟!!!!!

این همه دویدن برای چی؟؟؟

 2 نظر

فتنه و فوت علمای بزرگ

06 اسفند 1391 توسط جعفری

یه قولی هست که زمانی که فتنه ای بزرگ جامعه را تهدید می کنه با فوت علمای بزرگ جلوی فتنه و آسیب های آن گرفته میش وفات آقای مجتبی تهرانی و الان آیت الله خوشوقت… نمی گویم حتما به این دلیل این دو وفات به این نزدیکی اتفاق افتاده اما…. جای فکر دارد …

 

 2 نظر

خبر

29 بهمن 1391 توسط جعفری

فرهنگ نیوز : یاسر هاشمی فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با هفته نامه مثلث به برخی سوالات پیرامون طرح دولت وحدت ملی و حضور آیت الله در انتخابات پاسخ داه است. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛

آقای هاشمی رفسنجانی در آخرین مصاحبه خود اعلام کردند که نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمی‌شوند، چطور شد که ایشان به این تصمیم رسیدند؟ آیا این تصمیم نهایی است یا امکان دارد شرایط در فضای سیاسی کشور به‌وجود آید که تصمیم ایشان عوض شود؟
بحث آمدن یا نیامدن آقای هاشمی به عرصه انتخابات را خبرنگاران و سیاسیون و خصوصاً مردم دائم از ما و شخص آقای هاشمی می‌پرسند. خیلی گروه‌های سیاسی پیش ایشان می‌آیند و مشورت رای آمدن می‌دهند، البته خیلی‌ها هم می‌آیند برای حضور ایشان شرط تعیین می‌کنند یا کسانی هم توصیه به نیامدن می‌کنند. من قبل از ورود به این بحث می‌گویم، شرایط کشور یک اولویت مهمتری دارد و آن هم خود مساله انتخابات است. آقای هاشمی انقلاب را فرزند خود می‌داند و تلاش دارد، کمک کند تا انتخابات در یک رقابت بسیار سالم، مشارکت حداکثری و نشاط سیاسی مردم در پای صندوق‌های رای باشد، هیچ دغدغه ظاهری کنار کشیدن از عرصه سیاسی، تحریم، دوری یا بی‌تاثیری در انتخابات جایی ندارد و تلاش می‌کند شرایط را طوری فراهم کند که یک انتخابات مطلوب برگزار شود؛ بنابراین بیشتر این موضوع حائز اهمیت است تا اینکه هاشم می‌آید یا خیر، چون این مساله دوم است.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

بیانات رهبرم

20 بهمن 1391 توسط جعفری

 

رهبرانقلاب: عده ای از روی ساده لوحی یا غرض از پیشنهاد مذاكره آمریكا خوشحال میشوند؛مذاكره مشكلی را حل نمیكند/امروز اگر كسانی بخواهند سلطه آمریكا را مجددا دركشور برقرار كنند،ملت گریبان آنها را خواهد گرفت.

رهبرانقلاب با اشاره به طرح مجدد موضوع مذاكره از سوی آمريكاييها:سياست خاورميانه ای آمريكا دچار شكست شده و آمريكاييها احتياج دارند برگ برنده ای رو كنند/ برگ برنده آنها كشاندن ايران پای ميز مذاكره است.

رهبر انقلاب: من دیپلمات نیستم، من انقلابیم و حرف را صریح و صادقانه میگویم / شما (آمریكاییها) اسلحه را مقابل ایران میگیرید و میخواهید مذاكره كنید،ملت ایران مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد.


رهبرانقلاب امروز دردیدار با فرماندهان نیروی هوایی:مسئولین، مصالح كشور را حفظ كنند و این بداخلاقیهایی كه دیده میشود را كنار بگذارند/ در آینده درباره این بداخلاقیها با مردم صحبت خواهم كرد.

 

 5 نظر

نقد آزاد

20 بهمن 1391 توسط جعفری

از تمام سکانس های سریال مختار یک سکانس برای من استثنایی شد. شاید خیلی از قسمت ها را فراموش کنم اما قسمتی که کیان برای ترغیب مختار به یاری امام حسن(ع) آمده بود و بعد صحبت هایی که در این قسمت میان این دو نفر و میان مختار و عمویش مطرح شد به نظرم برای یک عمر درس گرفتن کافی بود.
سکانس مورد علاقه من آن جایی است که عموی مختار به او گفت: وای بر تو !آیا امام معصوم به اندازه تو از عواقب جنگ خبر نداشت؟
این را گفتم به خاطر اینکه امروز یکی از دوستان عزیز حوزوی ام تحلیلی راجع به یکی از تصمیمات رهبری بیان کرد. اینکه در ولایی بودن او شکی نیست سرجایش؛ اما باید مواظب تحلیل ها بود و هر ازگاهی جایگاه خودمان را با کسانی که عملکردشان را نقد می کنیم ، مقایسه کنیم.(قصد مقایسه جایگاه ندارم)
درست که نقد باید آزادانه باشد اما منصفانه .نقد باشد نه برداشت شخصی… یک جاهایی بگوییم ما نمی دانیم.

 3 نظر

خطاب به برخی...

17 بهمن 1391 توسط جعفری

امروز فاطمه با 11 سال سن،همه اش با 11 سال سن،می گفت: در آستانه 22 بهمن آیا مجبوریم به جای سران استکبار،مشت محکم بزنیم دهان سران اختلاف؟!…مگر آقا نگفت:اختلاف افکنی تفرقه است؟1… چرا اینها گوش به حرف آقا گوش نمی کنند؟!.. اگر آقا امروز قلبشان درد گرفته باشد، اینها جواب ما را می دهند؟!… اینها از ملت، خجالت نمی کشند؟!…

حسین قدیانی: وطن امروز

 1 نظر

رسایی: آقای هاشمی! این من نه آن من است

15 بهمن 1391 توسط جعفری

به گزارشف رهنگ نیوز،‌ بخش‌هایی از متن یادداشت رسایی که اعتقادات خود را در آن مطرح کرده، به شرح زیر است:

«دیدارهای اخیر آقای هاشمی رفسنجانی به ویژه دیدار اخیر وی با توجه به مواضع اعلام شده در آن و با توجه به این‌که این سخنان در جمع اصحاب رسانه‌های همسو با هاشمی بوده را باید یک دیدار انتخاباتی نامید، در حقیقت آقای هاشمی با این مواضع در حال آماده‌سازی حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری پیش روست.

هشت سال قبل در آستانه انتخابات نهم ریاست جمهوری، هاشمی با شعار «می‌آیم، مگر این که کاندیدایی را ببینم که توان اداره کشور را دارد» وارد عرصه انتخابات شد ولی این بار و در آستانه انتخابات یازدهم، هاشمی با شعار «نمی‌آیم، مگر این‌که کاندیداهای موجود نتوانند کشور را اداره کنند» وارد عرصه انتخابات شده است.

متاسفانه علی‌رغم گذشت ۱۶ سال از پایان دولت سازندگی و تجربه دو نوع تفکر و دو سلیقه مدیریتی دیگر توسط مردم، آقای هاشمی رفسنجانی همچنان مبدأ تاریخ را دولت سازندگی خود می‌داند و همه چیز را با آن مقایسه می‌کند!

صفحات: 1· 2

 2 نظر

پناهيان: مؤمنین به‏ عرصه‌های ‎اقتصادی وارد شوند تاثروت به‏ خدمت دین گرفته‎شود‎

15 بهمن 1391 توسط جعفری

به گزارش فرهنگ نیوز، حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در بیست و هفتمین جلسه از سلسله سخنرانی‌ها هفتگی خود در هیئت شهدای گمنام که شبهای جمعۀ هر هفته در خیابان «فرهنگ» و در جمع جوانان پایتخت برگزار می‌شود، با اشاره به این‌که انسان باید در متن زندگی دنیا دینداری کند ولی غرق در آن نشود گفت: انسان نباید به خاطر امور معنوی عمل دنیایی خود را فراموش کند، و طبیعتا یکی از اعمال انسان در دنیا پرداختن به امر معیشت و تجارت است.

بخشهایی از سخنان این مدرس حوزه و دانشگاه را در ادامه می‌خوانید:
تجارت کنید تا خداوند به شما را بركت عنايت کند
· ائمه معصومین(ع) در روایات، مؤمنین را به خرید و فروش و تجارت توصیه کرده‌اند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: تجارت را ترك نكنيد كه خوار و بى‏مقدار خواهيد گشت، و به تجارت بپردازيد تا خداوند شما را بركت عنايت فرمايد؛ لَا تَدَعُوا التِّجَارَةَ فَتَهُونُوا؛ اتَّجِرُوا بَارَكَ‏ اللَّهُ‏ لَكُمْ‏؛(کافی/ج۵/ص۱۴۹)

· در روایات ما به فعالیت اقتصادی توجه شده است و بنابراین ما نباید به بهانۀ دین‌داری یا زهد تجارت و کسب و کار را ترک کنیم. این خیلی بد است که یک جوان مذهبی به تقویت توان اقتصادی خود نپردازد و آن را با بی‌اعتنایی به دنیا توجیه کند.

فرهنگ ورود مؤمنین به فعالیت‌های اقتصادی برکات مهمی دارد
· فرهنگ ورود مؤمنین به فعالیت‌های اقتصادی برکات و فوائد مهمی دارد و باید به طور ویژه به این فرهنگ توجه کرد.

· تولید ثروت یکی از وظایف مؤمن است و وقتی مؤمنین وارد عرصه اقتصادی بشوند، ثروت به دست کافران نمی‌افتد.

· امام صادق (ع) می‌فرماید: از جمله [عوامل] ماندگاری مسلمانان و بقای اسلام، اين است كه اموال در دست كسى باشد كه حق و حقوق آن را بشناسد و نيكى كند، و از [عوامل] نابودى اسلام و نابودى مسلمانان، اين است كه اموال در دست كسى باشد كه حق و حقوق آن را نشناسد و آن را در راههاى نيكو كارانه به مصرف نرساند. إِنَّ مِنْ بَقَاءِ الْمُسْلِمِينَ وَ بَقَاءِ الْإِسْلَامِ أَنْ تَصِيرَ الْأَمْوَالُ عِنْدَ مَنْ يَعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ يَصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ فَإِنَّ مِنْ فَنَاءِ الْإِسْلَامِ وَ فَنَاءِ الْمُسْلِمِينَ أَنْ تَصِيرَ الْأَمْوَالُ فِي أَيْدِي مَنْ لَا يَعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ لَا يَصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ؛ کافی/ج۴/ص۲۵)

· به مسئله تأمین معاش باید با دید ثواب نگاه کرد؛ این همان نگاهی است که ائمه به ما یاد داده‌اند. برخی تنبلی و بی‌عرضگی خود را به‌ حساب تدین می‌گذارند درحالی‌که اگر طی یک فعالیت اقتصادی، ثروت تولید شده و در راه خدا مصرف شود، این یک چرخه کامل است.

· امیرمؤمنان(ع) حتی نوع بهتر کسب درآمد را برای جوانان توصیه می‌فرمایند. در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه آمده است: در مسائل مالی سعی کن روزی‌ات دست کسی نباشد یعنی حقوق بگیر نباش بلکه حقوق دهنده باش. (إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَكُونَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّكَ مُدْرِكٌ قسْمَكَ وَ آخِذٌ سَهْمَكَ وَ إِنَّ الْيَسِيرَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَعْظَمُ وَ أَكْرَمُ مِنَ الْكَثِيرِ مِنْ خَلْقِهِ وَ إِنْ كَانَ كُلٌّ مِنْه‏؛ نهج البلاغه/نامه۳۱)

عدم تمرکز ثروت در دست منافقین، در نتیجه ورود مؤمنین به فعالیت‌های اقتصادی
· عدم تمرکز ثروت در دست منافقین، در نتیجه ورود مؤمنین به فعالیت‌های اقتصادی و به استخدام درآوردن ثروت برای دین پدید می‌آید.

· پیامبراکرم(ص) فرمودند: «علی(ع) یعسوب مؤمنین و مال یعسوب منافقین است؛ عَلِيٌّ يَعْسُوبُ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏، وَ الْمَالُ يَعْسُوبُ‏ الْمُنَافِقِين‏»(امالی شیخ طوسی/ص۳۵۵) و همچنین اگر ما بخواهیم منافقین زمین بخورند، باید بازی با اموال جامعه را از دستشان بگیریم، زیرا پایگاه اصلی اتکاء منافقین مال است. وقتی ما می‌خواهیم وابستگی منافقان به مال و ثروت را مذمت کنیم، باید قبل از آن به اهمیت وظیفۀ مومنان دربارۀ کسب درآمد حلال و مصرف آن در راه زندگی بهتر و بندگی بهتر گفتگو کرده باشیم.

· منافق نسبت با ولایت، تعارض دارد و همانطور که ما رابطه عاطفی با امیرمؤمنان(ع) داریم، منافقین به مال وابستگی دارند. و اگر ما در جریان مبارزه با نفاق در ابعاد گوناگون موفق بشویم، زمینۀ ظهور امام عصر(عج) فراهم شده است. چون جامعۀ مهدوی ویژگی مهمش «تذل بها النفاق و اهله» است.

· انفاق مال، تجارت با خدا است. و ما باید بتوانیم زندگی اقتصادی و مالی خود را آن‌طور که مورد رضایت خدا است سامان ببخشیم. لذا ما نباید توجه مؤمنین به مسائل اقتصادی و مالی را اموری غیر معنوی بدانیم. به این موضوع توجه کنید که چرا مقام معظم رهبری در چندسال اخیر برای سال‌ها نام‌های معیشتی و اقتصادی انتخاب می‌کنند.
منبع: رجا

 نظر دهید »

زندگی ما...

14 بهمن 1391 توسط جعفری

تا جایی که فهمیده‌ام قرار نبوده این ‌قدر وقت‌مان را در آخور‌های سرپوشیده‌ی تاریک بگذرانیم به جای چریدنِ زندگی و چهار نعل تاختن در دشت‌های بی‌مرز.
قرار نبوده تا نم باران زد، دست‌پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم.

قرار نبوده اینقدر دور شویم و مصنوعی. ناخن‌های مصنوعی، دندانهای مصنوعی، خنده‌های مصنوعی، آواز‌های مصنوعی، دغدغه‌های مصنوعی.

حتما‌ً قرار نبوده بزهایی باشیم که سنگ‌نوردی مصنوعی در سالن می‌کنند به جای فتح صخره‌های بکر زمین.

هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این‌چنین با بغل دستی‌های‌مان در رقابت‌های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم جانور بهتری هستیم، این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟

قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم، از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم، بعید بدانم راه تعالی بشری از دانشگاه‌ها و مدرک‌های ما رد بشود …باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نیلبک بزند با سوز هم بزند و عاقبت هم یک روز در همان هیات چوپانی به پیامبری مبعوث شود. یک کاوه لازم است که آهنگری کند که درفش داشته باشد که به حرمت عدل از جا برخیزد و حرکت کند…

صفحات: 1· 2

 1 نظر
قول سديد، يعنى استوار و درست؛ اينجورى حرف بزنيم. من ميخواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف ميزنند، مينويسند، اقدام ميكنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده‌ى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ [بیانات در نماز جمعه 14 خرداد تهران]
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه

نحوه نمایش نتایج:

آمار

  • امروز: 11
  • دیروز: 31
  • 7 روز قبل: 86
  • 1 ماه قبل: 318
  • کل بازدیدها: 15169
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس