نقد آزاد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

زندگی ما...

14 بهمن 1391 توسط جعفری

قرار نبوده این ‌همه در محاصره‌ی سیمان و آهن، طبقه روی طبقه برویم بالا،

قرار نبوده این تعداد میز و صندلی‌ِ کارمندی روی زمین وجود داشته باشد، بی‌شک این همه کامپیوتر و پشت‌های غوزکرده‌‌ی آدمهای ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده؛
تا به حال بیل زده‌اید؟ باغچه هرس کرده‌اید؟ آلبالو و انار چیده‌اید؟…کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفته‌اید؟ آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست…این چشم‌ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،‌ برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان برای خیره شدن به جاریِ آب شاید، اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز، شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده‌اند.

قرار نبوده خروسها دیگر به هیچ‌کار نیایند و ساعت‌های دیجیتال به‌جایشان صبح‌خوانی کنند. آواز جیرجیرک‌های شب‌نشین حکمتی داشته حتماً، که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن‌ ما تا قرص خواب‌ لازم نشویم و اینطور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود.
من فکر می‌کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان، بشود همه‌‌ی دار و ندار زندگی‌مان، همه‌ی دغدغه‌ی زنده بودن‌مان.

قرار نبوده کنار هم بودن و زاد و ولد کردن، این همه قانون مدنی عجیب و غریب و دادگاه و مهر و حضانت و نفقه و زندان و گروکشی و ضعف اعصاب داشته باشد.
قرار نبوده اینطور از آسمان دور باشیم و سی‌ سال بگذرد از عمر‌مان و یک شب هم زیر طاق ستاره‌ها نخوابیده باشیم.

قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم تا علیه خورشید عالم‌تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم.


قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم اما کف پای‌مان یک‌بار هم بی‌واسطه‌ی کفش لاستیکی/چرمی یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد.
قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا، صورتک زرد به نشانه‌ی سفت بغل کردن و بوسیدن و دوست داشتن برای هم بفرستیم.

چیز زیادی از زندگی نمی‌دانم، اما همین‌قدر می‌دانم که این‌همه “قرار نبوده"‌ای که برخلافشان اتفاق افتاده، همگی‌مان را آشفته‌ و سردرگم کرده…آنقدر که فقط می‌دانیم خوب نیستیم، از هیچ چیز راضی نیستیم، اما سردر نمی‌آوریم چرا.

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
 1 نظر

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از: معینه [عضو] 
  • معین

سلام دوست عزیزم

چه خوب گفتی !
راست می گی قرار بود برای خدا باشیمو بس ! اما …

هی…جانا سخن از زبان ما می گویی

1391/11/14 @ 20:24


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

قول سديد، يعنى استوار و درست؛ اينجورى حرف بزنيم. من ميخواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف ميزنند، مينويسند، اقدام ميكنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده‌ى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ [بیانات در نماز جمعه 14 خرداد تهران]
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه

نحوه نمایش نتایج:

آمار

  • امروز: 20
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 86
  • 1 ماه قبل: 244
  • کل بازدیدها: 15169
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس