فاطمیه1
روایت آوردند.فرمود: چه طور ممکنه پیامبر چیزی بگه که خلاف قرآن باشه!؟ داره یه چیز دیگه را ثابت میکنه: اینا دروغ به پیغمبر حاضرند ببندند.
بعد می فرماید فدک مال من بود .گفتند دلیل بیار و گواه بیار.اینجا می خواست بگه مردم ببینید پیغمبر در مورد من گفت این فاطمه صدیقه کبری است.من دروغ نمی گم اینها می گند ممکنه دروغ بگی.حرف پیغمبر زمین می خوره.
مرحله بعدی رفت علی(ع) و یه زن دیگه را آورد که پیغمبر گفته بود هیچوقت دروغ نمی گه:گفتند این شهادت کافی نیست.عمدا عملیات را ناقص گذاشت تا به مردم بگه در تاریخ حیات اسلام اولین باره که کسی می گه علی(ع) ممکنه دروغ بگه.
همه این کارها را انجام داد تا با مردم حرف بزنه.مهمترین درس فاطمیه اینه :فتنه ها برای مومنین زیرک خیلی روشنه.چون هرکس نفاقشو توی ده تا حجاب مخفی کنه بالاخره خدا یه جا اونا رو لو میده.فاطمه زهرا (س) هی اونجاها را به مردم نشون داد. باطل کسی را بخوای تشخیص بدی کاری نداره.اون چیزی که خیلی روشنه را بگیرید.
آقای طیب را شاه بهش گفت برو خرابکاری کن انجام می داد.تا اینکه بهش گفت برو این کارا بکن بگو آقا روح الله گفته.گفت من ممکنه خیلی کارا بکنم که توی خوب و بدش مونده باشم ولی اینو که دیگه می دونم آدم نباید به اقا روح الله دروغ ببنده.فاطمه زهرا (س) تمام راه ها را نشان داد.چه فتنه ای؟؟ تو اگه می خواستی بفهمی تا حالا فهمیده بودی.
فاطمه زهرا(س) توی این عملیات می خواست جبهه باطل را باز کنه.افشاء نوع بدیها بود.اگر ظاهر واقعیات شما را بگیره هنوزم نمی شه از فدک دفاع کرد. فدک چی بود ؟یه باغ بسیار بزرگ بود که بدون جنگ به دست پیامبر افتاد.این نوع اموال را خدا توی قرآن گفته مال شخصی پیامبره و پیامبر هم دادش به دخترش. آره نونم بخوای باید دم جبرئیل امین را ببینی.اینجا یه عده سنگکوب کردند.
هدف زهرا (س) با هدف امام حسین(ع) یه تفاوت داشت.حسین(ع) می خواست حداقل ها را حفظ کنه علی اصغرش را آورد.زهرا (س) دنبال حفظ حداکثری بود امتحانش هم سخت تر بود.نمره قبولی امتحان زهرا(س) ولایت علی بن ابی طالب بود.قیام صدیقه کبری این پیچیدگیها را داشت و اهمیتش هم در این بود که سر ماجرای فدک آبروشو گذاشت.فاطمه(س) چه جوری رفت سر دفاع علی(ع) سراغ مال و اموال دنیوی؟این کلیدش اینجاست:
خدا نمی ذاره مومنین تو فتنه بمونند.خدا ابا داره از اینکه در مومنین به باطل یقین پیدا بشه.اگه کسی را دیدی دل داده به باطل اون خودش هم از جنس همینه.گفتند فتنه ولی فتنه اینجوری نیست هر کسی را فریب بده.
فاطمه زهرا توی این فتنه روی موضوع ولایت یه کم کار کرد. با فدک می خواست کمک کنه به علی(ع).توی این کمک از آبروی خودش سنگین هزینه کردوبه خدا قسم ارزش این از جان دادن هم بیشتره.
اباعبد الله حسین (ع) توی منا به صحابه و مومنین فرمود شما راه مادرم را ادامه ندادید. شما آبرو دارا از آبروتون چرا برای اسلام نمی گذرید.حالا کار به جایی رسیده که حسین باید جان بده. جان علی(ع) حفظ شد چون فاطمه از آبروش گذشت.اما عبرتهای فاطمیه:
مردمی که رذالتهای پنهانی داشته باشند.دنبال کوچکترین دلیل می گردند برای صحت تمایلشان.از اون طرف زهرا(س) می خواست بگه این کوچکترین دلیل که حق منو گرفتند برای اثبات بطلان اونها اما دلهای بیمار دنبال کوچکترین دلیلند برای اثبات صحت.دل وقتی بیمار بشه اینجور می شه.
فاطمه (س) توی مسجد سخنرانی کرد و حق خودش را طلب کرد.بعد ابوبکر برگشت و گفت یا فاطمه (س) خدا و پیغمبرش راست گفتند و از فاطمه(س) تعریف کرد ولی ادامه داد مردم بین من و تو داورند.من بر اساس رای مردم فدک را گرفتم.تو با مردم روبرویی.
اولین جاییه که در تاریخ اسلام مردم رو به روی حق و رای خدا و رای پیغمبر و ولایت قرار گرفت توسط یک جریان عوام فریبانه بود.فاطمه(س) به مردم گفت بلند شید حق منو بگیرید.مگه من دختر پیامبر شما نیستم؟مردم سرشون را پایین انداختند.گیر کرده بودند.اونجا بود که زهرا برگشت خونه و به علی(ع) گفت :منو توی مسجد خوار کردند.
فاطمه زهرا سیلی خوردن را خوار شدن نمی دونست اینکه با کمردمد روبه رو شد و مردم حق را زیر پا گذاشتند یک بیان هنرمندانه بود.گفت حقیقت این مردم را پیدا کردم.منم دیگه کارشون ندارم.علی (ع) گفت :فقل حسبی الله.دیگه کسی صدای فاطمه (س) را نشنید.ببینید چه عوام فریبی انجام دادند.این نامردی که رای مردم را به رخ فاطمه (س) کشید با اشاره یهود مسلمون شده بود.
من نمی خوام سالهای پیش را بحثشو بیارم که یه عده رای مردم را به رخ ولایت می کشیدند.
رفقا یه نکته عرض کنم: می شه عوام فریبی کرد در حضور علی و فاطمه(س) ؟می شه عوام فریبی کرد .می شه.مردم خودشون را زدند به گول خوردن.
اما ما فقط کافیه خودمون را به گول خوردن نزنیم.اینقدر مسئله واضحه که نیازی به بحث و تفسیر سیاسی نداره.اگه کسی هم بحث کرد تو فقط یه لبخند بزن و بگو ول کن بابا.اینقدر روشنه.اما اگه کسی خودش را بخواب زد چی؟
فاطمه(س) اومد افکار عمومی را روشن کنه.آخرش گفت: کسی که با داستان من روشن نشه با دست شکسته منم روشن نمی شه.علی جان منو مخفیانه دفن کن.
برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
صفحات: 1· 2