تکنوکراسی چیست؟
اين اصطلاح را در سال 1919 م مطابق با 1298 شمسي مهندسي به نام ويليام هنري اسمايت در كاليفرنيا به پيشنهاد «حكومت صاحبان فنّ» ساخته است و شخصي ديگر به نام هاوارد اسكات آن را پذيرفت و رواج داد، و فن سالاري به صورت يك جنبش اجتماعي چند صباحي در نخستين سالهاي دورة ركود در ايالات متحده آمريكا رواج يافت. اصطلاح در دهة 1960 م در فرانسه رواج پيدا كرد و در آنجا آن را با نظريههاي سَن سيمون «كه تشكيل جامعهاي تحت حاكميت دانشمندان و مهندسان را پيشبيني كرده بود» يكي دانستند و آن را نويسندگاني چون: ژان منو به كار بردند و تا استدلال كنند كه قدرت واقعي از نمايندگان برگزيده به كارشناسان رسيده است و اكنون «نوع جديدي از حكومت آغاز ميشود كه نه مردمسالاري يا دموكراسي است و نه ديوان سالاري بلكه فن سالاري است».
قدرت فنّ سالاران را با پيدايش برنامهريزي اقتصادي، تفكر استراتژيكي در مسائل دفاعي و گسترش علم و تحقيق يكسان دانستهاند. بيشتر تحليلگران اجتماعي ميپذيرند كه در جامعة پيشرفتة صنعتي نقش متخصصان گسترش يافته است ولي ترديد دارند كه حكومت صاحبان فن بتواند جانشين نظم سياسي شود.[2]
با اين حساب بايد مشخّص شده باشد كه تكنوكراسي چه معنائي دارد و تكنوكرات به چه كساني اطلاق ميشود. به طور كلّ و خلاصه بايد گفت تكنوكراتها كساني هستند كه فنّ و تكنولوژي را برتر از هر چيزي حتّي مذهب ميدانند و فنّ سالاري را برتر از هر اصولي ميشمارند و معتقدند صنعت و تكنولوژي بالاتر و مهمتر از هر اصلي است و فنّ سالاران مستحق حكومتند.
صفحات: 1· 2