نقد آزاد

ه داشت بعد از پیامبر: اینکه دین را نگه دارد. اول صبر کند تا هرکسی هرچی م یخواد بروز بده.مرحله بعد مخالفت محرز داشته باشه که بی سر و صدا همه چی رو نبرند.آخرش هم تسلیم بشه چون یار نداره. اونا می خواستند با این کارها مخالفت کنند. به همین دلیل می بینی ابوسفیان ،پدر معاویه، تو دیگه می دونی این به اجبار مسلمون شده و آزاد شده دست پیامبر میاد به علی (ع)می گه من با تو بیعت می کنم سرباز هم میارم بیا با اینها بجنگ! خوب معلومه ابوسفیان؛ جنگی که یکطرفش تو باشی این به نفع خدا نمی شه. الان نباید جنگید. شما ببینید چی از اسلام می مونه. اون جنگ موجب هدم دین می شه. چیزی از بساط پیامبر نمی مونه. علی (ع)نباید بجنگه. موافقت مطلق هم نباید بکنه.اونا هم اومدند فرصت را از در خانه زهرا(س)بگیرند. یا می جنگی اسلام نابود می شه یا تسلی می شی بازم اسلام نابود می شه.حالا ببینید تو این پیچیدگی نقش فاطمه(س) این فرشته الهی چیه؟ این فرشته معصوم یک دفعه بین دیوار و در قرار گرفت.گفت : من اجازه نمی دم. بحث را به ظاهر کاملا غیر سیاسی کرد. گفت: من دختر پیغمبر شمام.شما حاضرید در خونه پیغمبرتون را اتش بزنید. موضع عوض شد. حالا از زهرا (س)چه جوری بگذرند؛ شده همون مخالفت بی سر و صدای ادامه دار. ببینید چه جوری شد. یه وجود، تنهایی چه کرد؟ یک انسانه، دختر پیامبر. همه بچه های پیامبر را خدا گرفته بود تا فاطمه(س) بمونه. این دختر را پیامبر نگه داشته بود برای باقی نگه داشتن اسلام. هر دفعه وارد جلسه ای می شد پیامبر تمام قامت مقابلش می ایستاد.این توی شهر مدینه حک شده بود. نمی شد پاکش کرد.تا خواستند هیزم روشن کنند مردم گفتند توی این خانه فاطمه (س)هست!! اون نامرد با عصبانیت داد زد: اگر چه باشه.ببینید پیامبر همه کار های دین را انجام داد و یه بسط گذاشت برای محکم نگه داشتن دین و اون بسط محبتی بود که به فاطمه (س)داشت. تا فاطمه (س)بیاد اون لحظه خاص نقش خودش را ایفا کنه.. درسته اتش زدند ولی تو باید بفهمی مگه فاطمه (س)چه کرد که اونا در آتش زدند؟؟ دیگه مگه می شد از فاطمه(س) عبور کرد؟ بزنیش تو نابودی و نزنیش هم تو نابودی! یه دفعه با حضور یه زن چی شد؟ قبلا گفتیم شلوغ بشه اسلام نابوده و سکوت هم بشه اسلام نابوده.حالا فاطمه زهرا (س)اومد وسط حالا از فاطمه(س) عبور کنی تو نابودی و عبور هم نکنی باز هم تو نابودی. نامرد عصبانی شد. فهمید. اینجوری شد والا بغض به زهرا (س)رایج نبود. حتی بی تفاوتی به زهرا (س)هم رایج نبود.چی شد یه دفعه؟؟ عصبانی شد چنان لگدی به در زد که داغش در دل تاریخ موند. این جنایت هولناک بود. ببینید رسول خدا (ص)خواست وصیت نامه بنویسد کفتند هذیان می گوید. پیامبر (ص)این اهانت را پنهان کرد.زشته مشهور بشه به پیغمبری آخر عمرش اینهمه بی احترامی کردند. حالا فاطمه زهرا(س) صدا زد یا علی منو مخفیانه دفن کن. زشته یه پیغمبری را دخترشو یکماه بعد کشتند.حضور یک زن این وسط چی کار کرد؟؟ حالا علی (ع)نه تنها جانش در زیر سایه زهرا حفظ می شه بلکه رسالتش هم حفظ می شه.اونا می خواستند علی(ع) را بکشند. 12 امام امامتشون را مدیون زهرا(س) هستند. این خلاصه ای بود از اصل قیام.اما چرا زمان حیات رنجور فاطمه (س)طول کشید. چون باید علی (ع)مدت مخالفتش ادامه پیدا کنه.این مدت در تاریخ ثبت بشه. همه بدونند مخالفت شد به قیمت خون فاطمه. دیگه تا زمانی که صدای ناله زهرا(س) از خانه علی(ع) می آمد کسی جرات نداشت علی (ع)را به مسجد ببره. بعدش هم که علی(ع) خودش رفت جا انداخته بود که من این روند را نمی پذیرم ولی حالا دیگه نشد شما لیاقتتون بیشتر از این نیست. علی(ع) یک شخصیت مخالفت کننده ای باقی موند. عنصر زمان توی مخالفت علی(ع)مهم بود.این وسط اگه فاطمه (س)بین در و دیوار نبود چیزی از باقی دین باقی نمی موند. توی داستان فدک گفتیم زهرا(س) اگه خودش را کنار می کشید و از علی (ع)فاصله می گرفت عزیزترین شخصیت جهان اسلام می شد. علی (ع)بین منافقین محصور بود.اگر فاطمه(س) به میدان نیامده بود علی(ع) دیگه همین موقعیت را هم نمی داشت. ادامه دارد…

صفحات: 1· 2