نقد آزاد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

همه حرف همین است!

همه حرف همین است!

عالم و آدم بسیج شده اند که دین شما را از چنگتان در بیاورند. این همه حرف است و حرف جز این نیست. به این سوالات پراکنده دقت کنید و ببینید که محور مشترک این سوالات کجاست: شغل شیطانَ چیست؟نفس اماره چه کاره است؟ابلیس چه رسالتی را در این عالم بر دوش می کشد؟غرب در جهان به دنبالَ چه می گردد؟صهیونیزم از جان مردم دنیا چه می خواهد؟سازمان ملل برای چه کاری به وجود آمده است؟در دهکده واحد جهانی، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟بودجه کلان تبلیغات غرب، در چه مسیری صرف می شود؟ماهواره ها در آسمان کشورها چه می کنند؟رمز غربت شیخ فضل الله چه بود؟مدرس می خواست به کجا برسد؟رضاخان آمده بود چه کار کند؟آتاتورک چه کرد؟ و… وجه اشتراک دشمنان دانا و دوستان نادانمان کدام است؟

***همه چیز برای شیطان قابل تحمل است الا ارتباط با خدا.غرب با همه چیز می تواند کنار بیاید الا دین.اما کدام دین؟مگر مسیحیت دین نیست و غرب، خود اولین مروج کلیسا نیست؟مگر عربستان سعودی و شیوخ منطقه، مدعی دینداری نیستند؟مگر این همه دین و مکتب و عقیده توسط خود غرب در جهان راه اندازی نشده؟مشکل بر سر اسم دین نیست.مشکل تشیع است؛ دینی که اتصال به ولایت دارد.
َ
دینی که توسط غرب، شناسنامه بنیادگرایی برای آن صادر شده.دینی که دشمن نمی تواند سر از کنه آن در بیاورد. اما به درستی آن را بزرگترین مزاحم و سرسخت ترین دشمن خود تلقی می کند.عالم و آدم بسیج شده اند که این دین را از چنگتان در بیاورند.

این همه حرف است و حرف جز این نیست.

 

شیخ نمر

06 آبان 1393 توسط جعفری

نيروهاي امنيتي رژيم آل‌سعود، در پي سخنراني آتشين آيت‌الله شيخ “نمر النمر” در نماز جمعه “العواميه” عربستان، وي را ترور کرده و با مجروح‌کردن او، پيکر نيمه‌جانش را به مکان نامعلومي منتقل کردند؛ اقدامی که به شعله‌ور شدن آتش قیام مردم انقلابی “الشرقية” و شهادت و جراحت بسیاري از آنان انجامید و به بحرين نيز کشيده شد. دادگاه عربستان، برای او که مدت‌هاست دربند است، حکم اعدام صادر کرد.

 

اینها تصاویر کیست؟؟؟ می شناسیدش طلبه های حوزه های علمیه؟؟؟

یک گوشه دنیا یک سرباز یهودی خاری به پایش بیفتد، گوش دنیا را کر می کند قار قارشان…

آنوقت از خون شیعه فرات می سازند، عین خیالمان نیست!!!

شیخ نمر،روحانی شیعی عربستان را ترور می کنند و سپس در زندان اسیر و بعد از مدتی حکم اعدام برایش می برند و ما هنوز که هنوز است دغدغه هایمان دنیای کوچکمان است…

عجب دنیایی شده!!!

 نظر دهید »

محرم را بد شروع کردید...

06 آبان 1393 توسط جعفری

وطن امروز/ ۳ آبان ۱۳۹۳: به یک عبارت، فهم آنچه سال ۶۱ هجری قمری در کربلا گذشت، خیلی هم نیازمند مطالعات عمیق و پیچیده نیست؛ «مردی به نام حسین بن‌علی(ع) در راه هدفی والا، نه فقط از قطعه قطعه جان گرامی خود، بلکه حتی از خون طفل ۶ ماهه‌اش هم گذشت، آنچنان غریبانه و مظلومانه، لیکن آنچنان باشکوه و زیبا که الی‌الابد تجلی ایثار شد. مبارزه با بطالین آنقدر برای این مرد، موضوعیت داشت که در نهایت، این رخصت را به تقدیر داد تا عصر عاشورا سر از بدنش جدا کنند و… تازه! از اینجا به بعد شاهد قصه اسارت اهل بیتش باشد». گمانم واضح‌تر از این، هیچ قیامی در تاریخ پیدا نمی‌شود. از همین زاویه است که می‌بینیم فلان رمان‌نویس برجسته دنیا، با آنکه اساسا و اصولا اعتقادی به خدا ندارد، از «خون خدا» سخن به نیکی می‌گوید، جمله‌اش را که درباره سیدالشهدا می‌خوانی، حتم می‌کنی او هدف حسین(ع) را فهمیده! باری ۲ پاراگراف از بهمان سیاستمدار برجسته غربی درباره قیام عاشورا آنقدر با دل تو بازی می‌کند که یک آن فکر می‌کنی با یک عالم شیعه طرفی اما بعد در می‌یابی که او از قضا قائل به هیچ دینی نیست! علت چیست که حسین(ع) از همگان دل برده؟ گمانم وضوح کارش! و اینکه خیلی واضح و روشن، در راه هدفی که داشت، مبارزه کرد و جنگید، بی‌هیچ هراسی از هیچ زخمی و بی‌هیچ ترسی از هیچ تیری ولو آنکه تیر سه‌شعبه باشد و جز گلوی علی‌اصغرش هدفی نداشته باشد. حرف‌های مختصر و مفید مشاهیر عالم درباره کربلا که عمدتا از یک یا ۲ پاراگراف تجاوز نمی‌کند، مکرر در مجموعه‌هایی منتشر شده است. می‌خوانی می‌بینی هر کدام از یک زاویه به قیام عاشورا و مدح حسین(ع) پرداخته‌اند اما همه درست، همه رسا، همه دقیق و همه منطبق بر واقعیت. من واقعا در این نوشتار بنا ندارم اسامی این مشاهیر را فهرست کنم اما از این نامداران بگیر تا علمای آگاه، خلاصه همه سخن‌شان درباره حضرت حسین(ع) این بوده و بس که «عاشورا درس مبارزه و ایستادگی در برابر دشمن؛ در یک کلام درس مقاومت است».

منبع: قطعه26

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

نقد استاد رحیم پور ازغدی پیرامون طلبه امروز

01 آبان 1393 توسط جعفری

مرتب در حال ساختمان ساختن ايم، ساختمان هاى مذهبى ميسازيم و كاش نميساختيم اين همه ساختمان را، يك آقاى مطهرى، يك مرحوم جعفرى،يك آقاى طباطبايى،هفت هشت نفر اينجورى، ده برابر كل اين تشكيلات ها كار كرده اند، ما همين چيزى هم كه داريم از فرهنگ دينى از همين ها داريم، من كه هرچه ياد گرفتم از همين آقايانى بوده كه قبل انقلاب نشسته اند و با دست خالى كار كرده اند. از اين بعدانقلابى ها با اينهمه گسترش رسانه ها من تقريباً چيزى ياد نگرفته ام. البته چيزى بلد نيستم اما همانى هم كه بلدم در حد يك طلبه، از همين آدم هايى بوده كه با دست خالى كار كرده اند، منتهى صدق و صفا و خلوص داشتند و دنبال نام و نان نبودند، دنبال جايزه بين المللى سال نبودند، دنبال شهرت و اضافه حقوق نبودند، دنبال مدرك نبودند.
الان طلبه هاى ما دنبال مدرك اند،وقتى با طلبه فاضل، باهوش و با استعداد حرف ميزنى بزرگترين دغدغه اش اين است كه مدركم چه ميشود، در حوزه كى به من ميگويند آيت الله، در دانشگاه كى به من ميگويند آقاى دكتر….
آنوقت يك آقاى طلبه كه هم دانشگاه و هم حوزه خوانده، پاى ميكروفون معرفى اش كردند حجت الاسلام، ناراحت شده بود كه چرا به من دكتر نگفتيد؟! همه اش در اين فكرند كه كجا استخدام بشوم، كجا عضو هيئت علمى بشوم، حقوق به من چقدر ميدهند؟ ، خانه هم ميدهيد يا نمى دهيد؟ ، راننده، ماشين …. اى بابا! همه اش كه اينها شد كه…پس كو اصل كار؟! آن بيچاره هايى كه با دست خالى كار كردند و هركدام پنجاه تا شصت تا كتاب نوشتند، نه كامپيوتر داشتند، نه منشى داشتند، نه فيش بردار داشتند،اما دين و شرف داشته اند ، خدا را باور داشتند، به مردم نميگفتند خدا، خودشان خداپرست بودند، اهل قيامت بودند، راست ميدانستند اين حرفها را، اين چيزهايى كه به مردم ميگفتند به آن عقيده داشتند و بعد هم زحمت ميكشيدند آقا ! خواب قيلوله شان به خواب كيثوره شان وصل نميشد، روزى پانزده ساعت كار ميكردند، شبها نميخوابيدند تا صبح، دنبال امكانات و راحتى نبودند،دنبال نام و نان نبودند، فحش ميخوردند و كتاب مينوشتند، مثل خود پيامبران ، آقا ! پيامبران چطور موفق شدند؟ تف تو صورت پيغمبران ميانداختند، همسايه هاى پيامبر هر روز در خانه ايشان زباله ميريختند و ايشان آشغال ها را جمع ميكردند و فقط به آرامى ميگفتند: اى همسايه هاى مردم آزار! اينطورى ميشود مردم را جذب كرد…

منبع: جهان نیوز

 1 نظر

پیرامون حوزه های علمیه

28 مهر 1393 توسط جعفری

سلام…

به زودی با نقدی پیرامون سیستم آموزشی حوزه های علمیه خواهران به روز خواهم شد…

منتظر نظرات و نقدهای شما دوستان هستم…

منتظر باشید…

 3 نظر

منصفانه نیست!!!

22 مهر 1393 توسط جعفری

يك چيز هميشه براي من شبه برانگيز بوده است!!!!!

چرا همه حق دارند بچه هاي مذهبي را نقد كنند و به سر تا پايشان گير بدهند و از پوشش گرفته تا باطنشان انتقاد كنند و عمد يا غير عمد براي رد ظاهرشان، باطنشان و زندگي خصوصيشان را سراسر ريا و دو روئي و تزوير معرفي كنند و ….

آنوقت كافي است يك فرد معتقد به مباني اسلام از جمله حجاب يك تذكر لفظي به فردي بدهد آنوقت مي شود فضول،‌سالب آزادي مدني، دخالت كننده در امور شخصي،‌…

حتي اگر اين دودسته در مبانيشان محق باشند كه قطعا اينگونه نيست،‌تفاوت نگرش ها منصفانه نيست… هست؟؟؟!!!

 4 نظر

چه باید کرد؟؟!!

24 اردیبهشت 1393 توسط جعفری

این روزها دیدن بعضی صحنه ها عمق وجودم را می سوزاند…

آرایش کردن دیده بودیم، بدحجابی هم دیده بودیم…

اما این روزها آرایش های زنان ما رنگ و بوی دیگری دارد… رنگ و بوئی که دل آدم را می لرزاند…

طرز آرایش این روزها دیگر فقط من هستم و من اینم نیست… من را ببین هم نیست…

حرف دارد این آرایش های ماهواره ای …حرف…

می شنوید مردم مسلمان ایران… می شنوید آقایان و خانم ها… حرف دارد آنهم بلند…

من دیگر واهمه دارم به بعضی چهره ها نگاه کنم… به بعضی چشمها و صورت ها… چه اتفاقی در شرف وقوع است؟؟؟

کجاست حیای زنها؟؟؟نجابت مردها؟؟؟

آیا کسی نیست که دین خدا را یاری کند؟؟؟

به بعضی این زنها باید گفت اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید!!!

این اوضاعتان نتیجه کدام لقمه های حرام است؟؟؟

از مسئولین که انتظاری نمی شود داشت… این را وقتی فهمیدیم که بعد از اعلام نتایج نتخابات پارسال دختران و پسران در خیابانها علنا کشف حجاب کردند و با بطریهای مشروب و رقص نشان دادند که توقعاتشان از رئیس جمهور نه استقلال است و نه آزادی…

که توقعشان زندگی حیوانی است… که آب و نانشان و جسم و جنسشان تنها دغدغه هایشان است…

ولی واقعا از چه کسی باید انتظار داشت؟؟؟

علمای اسلام! به داد اسلام برسید…

من نوشت:

خواهرهای عزیزم! همه هویت وجودتان همین است…لب و چشم و…

حیف تأسف…



 1 نظر

از سینه ها گر لشکری از آه برخیزد o

21 بهمن 1392 توسط جعفری

از سینه ها گر لشکری از آه برخیزد o

تقدیم به امام خمینی(ره) و بیداری همیشگی که در جهان به پا داشت…

کافیست یک آدم فقط لله برخیزد

تنها برای مدتی کوتاه برخیزد

مثل کبوترها که طوقی بود ناجیشان

کافیست از جا باوری آگاه برخیزد

باد موافق با سبک بالی که توام شد

این می شود کم کم که کوه از کاه بر خیزد

طوفان به پا خواهد شد و صد کاخ خواهد ریخت

از سینه ها گر لشکری از آه برخیزد

گر گرم پشت رهبری با مشت مردم بود

دلگرم خواهد شد علیه شاه برخیزد

مردی مسیر روشنی ترسیم کرد و رفت

کز انعکاسش می شود صد ماه برخیزد

این ماه ها در امتداد راه خورشیدند

تا یوسف گمگشته ای از چاه برخیزد

هیچ احتیاجی هم به فانوس و علامت نیست

وقتی که چون خورشید نور از راه برخیزد

در قلب ها روحی دمید و انقلابی شد

تا عالم از سر مشق روح الله برخیزد

مجتبی نادری طاهری

 نظر دهید »

سبد کالا...تدبیر یا گداپروری؟؟!!

20 بهمن 1392 توسط جعفری

به یاد دارم که زمانی که لایحه هدفمند سازی یارانه ها به مجلس ارائه شد ، فریاد بر آوردند عده ای که این نوعی گدا پروری است!!!! و همان عده در باره طرح سبد کالا و صف طویل مردم برای این سبد سکوت می کنند…و چه بسا آن را تدبیر و امید می دانند… من به آن عده کار ندارم، چون سیاست است و بی عدالتی… اما برمی گردم به خودمان…چقدر برداشتهایمان و اظهار نظرهایمان تابع هوس هایمان است…حرف حقی را مخالفمان بزند می شود نا حق و نظر ناحقی را از موافق حق تلقی می کنیم… خدا ما را با میزان انصاف و عدالت دلمان محاکمه نکند… من نوشت: این طرفداری از هیچکدام از طرح ها و مخالفت با آن دیگری نیست…اصلا این تنها یک مثال به روز است و الا طرحی که مجلس شورای اسلامی! تصویب کند یا دولت محترم که حرفی نداریم..

 نظر دهید »

قیاس مع الفارق

19 بهمن 1392 توسط جعفری

من یک همکار تقریبا سابق دارم به اسم م.ر.حاجی زاده که چیز دیگری تا پایان همکاریمان نمانده. اوایل طرحم وقتی فهمیدند طلبه هستم کلا رفتند روی اعصابم. یکی دوبار خواستند بحث سیاسی کنند که گفتم محل کار جای مباحث سیاسی نیست. بحث سیاسی آدم اهل می خواهد و من اهل بحث علمی هستم نه حرف های کوچه و بازار… خلاصه کنم، مدام دوره شاه سابق را با زمان بعد از انقلاب مقایسه می کرد.دوره شاه چنین بود ، دوره شاه چنان بود…دوره شاه مملکت بهشت برین بود و الان جهنم سوزان… من اصولا ترجیح می دهم به چنین تفکراتی جواب ندهم…از نظر من کسی که بخواهد رژیم سابق را با الان مقایسه کند مستضعف فکری است اگر معاند نباشد… یک روز تا می توانست از اطلاعات بد گفت؛ گفتم اطلاعات الان را بگذار ساواک سابق حداقل ۱۷ شهریور و گلوله های آشکار آن زمان را چه توجیحی دارید؟ شاه دلسوز ملت بود که دستور آتش نمی داد؟؟؟با این افراد مجبورید به حداقل ها کفایت کنید و الا قیاس این دو زمان مع الفارق است… خدائیش شما باشید و وجدانتان و خدایتان البته… اوضاع بهتر بود؟؟!! خدا حفظ کند حاج آقای مجتبوی را که در دارالحجه امام رضا(علیه السلام) پیش از نماز در این باره خوب صحبت می کرد و خاطراتی نقل می کرد شنیدنی…

 1 نظر

عرفات؛ میعادگاه عاشقان

22 مهر 1392 توسط جعفری

لبیک اللهم لبیک

لبیک لا شریک لک لبیک

بخوان ای دل..بخوان به نام معبودت…الهی!نت الذی مننت،انت الذی انعمت،انت الذی احسنت،…

و ای دل! بخوان به نام پروردگارت!

که منم آنکه همه را دید الا تو،منم آنکه از دیگران خواست، دیگران را خواست، برای دیگران خواست..انا الذی اسات، انا الذی اخطات، اناالذی غفلت،…

فردا عرفه است…عرفه از معرفت می آید و عرفان…فردا ای دل! برکن این جامه های دنیایی که حجاب راه شده است…از تن به در آر این ظلمت و تیرگی اندوده شده بر خودت…

دلم! ای مسافر عرفه! لبیک لاشریک لک لبیک که می گویی، صداقت را ضمیمه اش کن و ببر از شرکای دنیایی، خودت را جدا کن از همه آنانکه گوشه ای از تو را گرفته اند ..گوشه ای از محبتت را …خالی کن خانه ات را برای معبودی که لبیک به نامش می گویی…

الهی امرتنی فعصیتک، ونهیتنی فارتکبت نهیک…

بیا و تجدید عهد کن قول و قرارهای قدرت را…ببین در این اندک زمان چقدر پایبند بودی …بیا و در چشمه عرفان و معرفت بشوی روحت را …بیا که این دنیا همه اش آلودگی است بر روح و زنگاری بر آیینه دل…بیا و پاک کن این زنگارها را تا رخ محبوب نمایان ببینی…

می گویند عرفه خیمه یار برپاست…دلت را عرفات کن و بگرد دنبال خیمه یار…

لبیک اللهم لبیک

گوش جانت را باز کن…این حسین است که لبیک می گوید…این زینب است…آنطرفتر عباس، علی اکبر، این صدای کودک در طلب آب نیست…هنوز برای تشنگی زود است…این لبیک اصغر است در آغوش رباب…

این حسین است که سر بر زمین عرفات نهاده و به پهنای صورت اشک می ریزد و می خواند:

))الی غیرک فلاتکلنی الهی الی من تکلنی ،الی قریب فیقطعنی ام الی بعید فیتهجمنی(الهی مرا به غیر خودت وامگذار، ای خدا مرا به که وامی گذاری؟ به نزدیکان که از من می برند و یا به بیگانگان که با من نفرت و خشم آغازند((

))اشکو الیک غربتی و بعد داری و هوانی علی من ملکته امری((

با این کاروان غریب(قریب) همراه شو ای دل!

فردا روزی است باید اسماعیل اکبرت را در عید اضحی قربانی کنی…چه به قربانگاه می بری؟حسین(ع) را ببین اکبر و اصغر و عباسش را …و خودش را…
فردا آماده کن این دل را برای قربانی…تا لایق درگاهش شود…

فردا حسین (ع) را شفیع درگاهش قرار ده:

))یا اباعبدالله یا حسین بن علی ایهاالشهید یا بن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله((

مضطر شو و ببر به درگاهش زینبش را:

امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء

چه ولوله ای است در عرفات، عرفات بی حسین(ع)؟؟!!

عرفات به دنبال یار می گردد، از یار جا ماندی؟؟

ای دل! یارت کجاست؟؟؟ عرفات هم منتظر است؛ از آن زمانی که حج حسین(ع) و عرفات و منایش شد کرب بلا…سالهاست عرفات دنبال حسینش می گردد؟؟؟

و چه داغی به دل عرفات گذاشت حسین(ع)!!!

دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

یارت کجاست ای دل؟؟؟امسال هم محروم می مانی از دیدار رخش؟؟؟

چه محشری است عرفات!!! بیا ای دل…بیاکه پروردگارت به حرمت اشک های حسین(ع)این زمین را قداستی ابدی بخشید و نجوا کن با حسین(ع) تا به برکت دم مسیحاییش مرده درونت جان دوباره گیرد…


من: هر کاری می کنم نمی توانم عرفه را از حسین(ع) جدا کنم…

عرفه برای مغفرت الهی، برای فرج مولایمان، برای حفظ دین و دنیایمان، برای کشورمان و برای مستضعفین عالم دعا کنیم.و برای دلهایمان؛ دلهایی که جایگاه خداست…

اللهم اجعل غنای فی نفسی..


 3 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
قول سديد، يعنى استوار و درست؛ اينجورى حرف بزنيم. من ميخواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف ميزنند، مينويسند، اقدام ميكنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده‌ى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ [بیانات در نماز جمعه 14 خرداد تهران]
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه

نحوه نمایش نتایج:

آمار

  • امروز: 7
  • دیروز: 31
  • 7 روز قبل: 86
  • 1 ماه قبل: 318
  • کل بازدیدها: 15169
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس